خلاصة:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با اطلاع از آسیب های الگوهای سیاسی حاکم بر غرب؛ نظام «چپ و راست مدرنیته» را که زاییده حاکمیت طاغوتی است، به شدت طرد نموده و یکی از وظایف دولت را «ایجاد نظام اداری صحیح» و «نظام اسلامی» مقرر کرده است. علیرغم این تصریح، جز در موارد نادر، اشاره خاصی به مؤلفه ها و اصول حاکم بر «نظام سازی اسلامی» صورت نگرفته است. اکنون با پشت سر نهادن چهار دهه تجربه و ابتنای بیانیه «گام دوم انقلاب»، بر دستاوردهای این «چله پر افتخار»، پرسش اصلی که مطرح می شود، این است که بیانیه گام دوم انقلاب، برای نظام سازی چه اصول و مؤلفه هایی را ارائه می دهد؟ با توجه به مبانی، شاکله و جهت گیری صریح قانون اساسی در خصوص حاکمیت موازین اسلامی بر همه قوانین و مقررات، مسلماً از منظر واضعان قانون اساسی و هم چنین بیانیه گام دوم، «نظامسازی اسلامی» دارای مؤلفه ها و اصول ارزشی برخاسته از دین است که چنین نظامی بر ارزش هایی چون آزادی، عدالت، استکبارستیزی، معنویت، عقلانیت و مردم سالاری مبتنی است که آسیب ها، راه کارها و اصول حاکم بر این ارزش ها نیز در بیانیه «گام دوم انقلاب»، به عنوان نقشه راه نظامسازی اسلامی تبیین شده اند. این نوشتار بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی و با درنظرگرفتن چشم اندازهایی به عنوان غایات «بیانیه»، به بررسی چیستی مؤلفهها، اصول و راه کارهای تحقق «نظام سازی اسلامی» می پردازد.
The Constitution of the Islamic Republic of Iran, being aware of the harms from the political paradigms governing the West; has strongly rejected the modernist left and right wings born out of the illegitimate sovereign, and has assigned the Islamic state to do one of its duties which is to form both a 'proper administrative system' and an 'Islamic system'. Despite this stipulation in the Constitution, except in rare cases, no special mention has been made to the constituent elements and principles governing Islamic systematization. Now, having passed through four decades of experience, our revolution has come to what is called the “Second Phase of the Revolution” for which a Statement was issued by Ayatollah Khamenei. This statement is based on the achievements of the said four decades of great experience. The major question is raised," What principles and constituent elements does the Second Phase of the Revolution Statement offer for a systematization? Considering the foundations, scheme and clear orientation of the Constitution as to the rule of Islamic principles over other laws and regulations, there is no doubt that from the viewpoint of those who draw up the Constitution and of the Second Phase of the Revolution Statement, Islamic systematization is of certain constituent elements and axiological principles arisen from religion so that this system is taken to be based on such values as freedom, justice, opposition to arrogance, spirituality, rationality, and democracy. The harms, strategies, and the principles governing these values have been explained as the road map in the Islamic systematization. Drawing upon a descriptive-analytic method, the article studies the nature of these constituent elements, principles and the strategies for the fulfilment of Islamic systematization while taking into consideration certain perspectives as the ends of the Second Phase of the Revolution Statement.
ملخص الجهاز:
اکنون با پشت سر نهادن چهار دهه تجربه و ابتنای بیانیه «گام دوم انقلاب»، بر دستاوردهای این «چله پر افتخار»، پرسش اصلی که مطرح میشود، این است که بیانیه گام دوم انقلاب، برای نظامسازی چه اصول و مؤلفههایی را ارائه میدهد؟ با توجه به مبانی، شاکله و جهتگیری صریح قانون اساسی در خصوص حاکمیت موازین اسلامی بر همه قوانین و مقررات، مسلماً از منظر واضعان قانون اساسی و همچنین بیانیه گام دوم، «نظامسازی اسلامی» دارای مؤلفهها و اصول ارزشی برخاسته از دین است که چنین نظامی بر ارزشهایی چون آزادی، عدالت، استکبارستیزی، معنویت، عقلانیت و مردمسالاری مبتنی است که آسیبها، راهکارها و اصول حاکم بر این ارزشها نیز در بیانیه «گام دوم انقلاب»، به عنوان نقشه راه نظامسازی اسلامی تبیین شدهاند.
واژگان كلیدی نظامسازی، مدیریت انقلابی، تمدنسازی، مردمسالاری، بیانیه گام دوّم مقدمه (i) فقه عظیم شیعی از همان مراحل اولیه تدوین و تکوین، با فقه سیاسی و فقه نظامساز عجین و همراه بوده است، لکن نظامسازی مبتنی بر فقه غنی شیعی، امری است که با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و مجاهدت علمی و عملی فقهای عظیم الشأن و در رأس آنها حضرت امام خمینی1 وارد مرحلهای جدید و کاربردی شد که در راستای تحقق آرمانِ «فقه، تئوری کامل اداره انسان و جامعه از گهواره تا گور» (امام خمینی، 1385، ج21، ص289) نظامسازی بر اساس فقه، به یک امر جاری بدل شده است که مهمتر از آن، تکمیل و تتمیم نظام جاری و جبران خلأها و کاستیهای آن بر اساس اندیشههای ناب فقاهت و اصول و موازین دینی است؛ چرا که پیشرفت و تعالی جامعه با حفظ اصول و هویت نظام، امکانپذیر بوده و از سوی دیگر، اصلاح و تکمیل مسیر حرکت، جزء متمم نظامسازی است.