خلاصة:
مقدمه: هدف پژوهش تعیین رابطهی هوش معنوی، اخلاقی و سازمانی با تمایل به ترک خدمت مدیران مدارس با استفاده از روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود.
روش: در این تحقیق جامعهی آماری شامل تمامی مدیران مدارس زاهدان در سال تحصیلی
95-1394 بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 209 مدیر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. بهمنظور بررسی متغیرهای پژوهش از پرسشنامهی هوش معنوی (عبدالهزاده و همکاران، 1387)، پرسشنامهی هوش اخلاقی (لینک و کیل، 2005)، پرسشنامهی هوش سازمانی (آلبرخت، 2003 و پرسشنامهی تمایل به ترک خدمت (کیم و لیونگ، 2007) استفاده گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانهی همزمان استفاده شد.
یافتهها: بر اساس یافتهها بین هوشهای معنوی، اخلاقی و سازمانی با تمایل به ترک خدمت مدیران مدارس رابطهای منفی معنادار وجود داشت (01/ 0 >p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز
نشان داد که هوشهای معنوی, اخلاقی و سازمانی به ترتیب ۲۱/۹، ۴۰/۷ و ۳۲/۴ درصد از
واریانس تمایل به ترک خدمت را پیشبینی میکنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که با بالا رقتن سطح هوشهای معنوی،اخلاقی و سازمانی مدیران مدارس، از میزان تمایل به ترک خدمتشان کاسته میشود.
Introduction: The aim of this research was to study the relationship
between spiritual, moral and organizational intelligence with intention to
job leaving among schools principals by descriptive-correlational
research method.
Method: Samples of 209 school principal were randomly selected out of
a population of all schools principals in Zahedan at the 2015-2016
academic year. Research instruments included spiritual intelligence
questionnaire (Abdollahzade et al. 2008) , moral intelligence
questionnaire (Lennick & Kiel, 2005) , organizational intelligence
questionnaire (Albrecht, 2003) and turnover intention questionnaire (Kim
& Leung, 2007). To analyze data, Pearson correlation coefficient and
simultaneous regression analysis were used.
Results: According to the results, between spiritual, moral and
organizational intelligence with intention to job leaving, there was a
significant negative correlation (P <0. 01). Moreover, the results of
multiple regression analysis revealed that spiritual, moral and
organizational intelligence can respectively predict% 21/9,% 40/7 and
% 32/4 of the variance intention to leave.
Conclusions: Based on the results it can be concluded that with
increasing levels of spiritual, moral and organizational intelligences of
schools principals, their intention to job leaving is reduced.
ملخص الجهاز:
1 Lee, Dai, & McCreary 2 lambert, Hogan, Nancy, Jiang 3 Ucho, Mkavga & Onyishi 4 Volk & Lucas 5 Lucas, Atwood, Hagaman 6 Davis 7 SamGnanakkan 8 Shields & Ward 9 Griffeth, Hom & Gartner عوامل متعددي مي تواند در تمايل به ترک خدمت کارکنان نقش داشته باشد که مي تـوان آن هـا را در قالب ٦ دسته ي اصلي شامل ويژگي هاي سرپرست ، ويژگي هاي شغلي ، احساسات و عواطف در شغل ، هويت سازماني ، نگرش شغلي و شرايط کاري تقسيم بندي نمود (لاکي فرس ١، ٢٠٠٤): ١) ويژگي هاي سرپرست : مديران و رهبراني که با زيردستان خـود رابطـه اي سـازنده و حمـايتي دارند، آن ها را در تصميم گيري ها و برنامه هاي سازماني مشارکت مـي دهنـد، بـا اسـتفاده از دانـش و مهارت خود تعارضات سازماني و سوءتفاهم هاي محيط کاري را برطرف مي کنند، اعتماد بين خـود و 2 زيردستان را به خوبي ايجاد و توسعه مي دهند (کاسـتيگان ، اينـسينگا، بـرمن ، کرانـاس و ولاديميـر ، ٢٠١١) نه تنها افزايش عملکرد شغلي ، بهره وري سازماني و رضايت شغلي زيردستان را به دنبال دارند (جوريس ٣، ٢٠٠٧) بلکه ميل به ماندگاري زيردستان در سازمان را افزايش مي دهند (اتواتر و کاملي ، 4 .
باقرپور و عبداله زاده (١٣٩١) در مطالعه ي خود با عنوان رابطـه ي بـين هـوش معنـوي و سـبک رهبري مديران مدارس متوسطه ي شهرستان گرگان دريافتند که بين هوش معنوي و سبک رهبـري 1 Leiter & Maslach 2 Babakus 3 Lingard 4 Hafizah, Zaihairul & Geshina 5 Antonaccio & Tittle رابطه مدار و ضابطه مدار رابطه اي وجود ندارد.