خلاصة:
مشروعیت حکومتها(legitimacy) همواره و حداقل از یونان باستان تاکنون به عنوان یکی از مباحث کلیدی دانش سیاسی مطرح بوده است. در جهان اسلام نیز هرچند صورتبندیهای ارائه شده برای انعقاد خلافت، از مقام فعل و عمل متأخر بوده، اما میتوان گفت در زمان امامت هشتمین پیشوای شیعیان، بسیاری از آنها ساختیافتگی خود را به دست آورده بودند. حال چنانچه از منظر علم سیاست به روایات حضرت رضا(ع) نظر افکنده شود، مشاهده خواهیم کرد بسیاری از آموزههای رضوی مرتبط با مشروعیت حکومت است.
این پژوهش میکوشد بر اساس روش توصیفی تحلیلی نشان دهد در بازۀ زمانی حیات حضرت رضا(ع) (148-203ق) چه گفتمانهایی در زمینۀ مشروعیت خلافت وجود داشته و دیدگاه امام هشتم شیعیان در مواجهه با آنها به چه صورت بوده است؟
نتایج تحقیق نشان میدهد دستگاه خلافت، مبنای ثابتی برای مشروعیت نداشته و بر اساس رخدادهای پیشین، در مقام تئوریزهسازی برآمده است؛ نیز در دورۀ خلافت عباسی، راهکارهایی برای تقویت مشروعیت اندیشیده شد. روایات نیز نشان میدهد آن حضرت در کنار ارائۀ الگوی شیعه یعنی «نصّ»، هر دو مسیر دستگاه خلافت یعنی برساختهای مشروعیت و راهکارهای تقویتبخش را نقد کردند تا علاوه بر رویکرد اثباتی، در مقام نفی نیز به اصول سیاسی مکتب شیعه، جانی تازه ببخشند.
The legitimacy of governments has always been, at least since ancient Greece, one of the key issues in political science. In the Islamic world, although the formulations presented for the ratification of the caliphate were later than the status of action, but it can be said that during the Imamate of the eighth Shiite Imam, many of them had achieved their structure. Now, if we look at the narrations of Imam Rida (as) from the perspective of political science, we will see that many of Radavi's teachings are related to the legitimacy of the government. Based on a descriptive-analytical method, this study tries to show what discourses were held in the period of the life of Imam Rida (as) (148-203 AH) regarding the legitimacy of the Caliphate and what was the view of the Eighth Imam of the Shiites in the face of them? The results of the research show that the caliphate did not have a solid basis for legitimacy, and based on previous events, it has become a theorizing; also, during the Abbasid caliphate, strategies were considered to strengthen legitimacy. The narrations also demonstrate that in addition to presenting the Shiite model, the "text", they criticized both paths of the caliphate system, that is, the constructions of legitimacy and strengthening strategies, in order to give a new life to the political principles of the Shiite school.
ملخص الجهاز:
مقاله پژوهشي مواضع امام رضا در برابر گفتمان هاي مشروعيت سياسي دستگاه خلافت دريافت : ۱۳۹۸/٤/۱۸ پذيرش : ۱۳۹۸/۷/۱٦ يحيي ميرحسيني ۱،علي محمدميرجليلي ۲،حسن زارعي محمودآبادي ۳،احمدزارع زرديني ٤ ،زهراهاشمي ٥ چکيده مشـروعيت حکومت هـا(legitimacy) همـواره و حداقـل از يونـان باسـتان تاکنـون بـه عنـوان يکـي از مباحـث کليـدي دانـش سياسـي مطـرح بـوده اسـت .
ايـن پژوهـش ميکوشـد بـر اسـاس روش توصيفـي تحليلـي نشـان دهـد در بـازٔە زمانـي حيـات حضرت رضـا (۱٤۸-۲۰۳ق ) چـه گفتمان هايـي در زمينـۀ مشـروعيت خلافـت وجـود داشـته و ديـدگاه امـام هشـتم شـيعيان در مواجهـه بـا آن هـا بـه چـه صـورت بـوده اسـت ؟ نتايـج تحقيـق نشـان مي دهـد دسـتگاه خلافـت ، مبنـاي ثابتـي بـراي مشـروعيت نداشـته و بـر اسـاس رخدادهـاي پيشـين ، در مقـام تئوريزه سـازي برآمـده اسـت ؛ نيـز در دورٔە خلافـت عباسـي ، راهکارهايـي بـراي تقويـت مشـروعيت انديشـيده شـد.
در مقـام عمـل نيـز هنگامـي کـه امـام رضا چـاره اي جـز پذيـرش ولايت عهـدي نداشـتند(۹(، شـروطي را بـراي ايـن کار قـرار دادنـد(۱۰( تـا بـه آيندگان نشـان دهند خلافت عباسـي مشـروعيتي نـدارد(۱۱(.
بـه عنـوان نمونـه «شـربيني » معتقـد اسـت اسـتيلا بـر خليفـه زنـده ، دو حکـم دوگانـه دارد: «اگـر خليفـۀ زنـده از جملـه حاکمانـي باشـد کـه بـا غلبـه و زور بـه قـدرت رسـيده باشـد، در ايـن صـورت کسـي هـم که بـا غلبـه او را سـاقط کنـد، امـام مشـروع خواهـد بـود.
از ايـن رو در آغـاز، ايدئولـوژي عباسـي بـر انتقـال حـق خلافـت بـه وسـيلۀ نـص بـا وصيـت ابوهاشـم (فرزند محمـد بـن حنفيـه ) بـه محمد بـن علي عباسـي اسـتوار گشـت (اخبار الدولـه العباسـيه ، ۱۳۹۱ق : ۱۸٦-۱۸۸).