ملخص الجهاز:
"زمان خلافت هارون الرشید خلیفه عباسی به بعد در حال صلح با بغداد بسر میبردند و با پرداخت جزیه به آئین خود در قسمت کوهستانی سرزمین طبرستان مستقر بودند طبق نوشته بهاء الدین محمد بن حسن بن اسفندیار مؤلف تاریخ طبرستان1، در زمان خلافت مأمون عباسی اسپهبد شروین پادشاه سلسله باوندیان و ونداد هرمزد پادشاه قارنیان طبرستان که شرح فعالیتهای ملی آنان در صفحات گذشته این تألیف بیان شد یکی پس از دیگری دارفانی را بدورد گفتند،از دو پسر اسپهبد شروین شهریار به فرمانروائی نشست و از پسران و نداد هرمزد قارن جانشین او شد،مأمون پس از اطلاع نمایندهای از طرف خود برای دلداری و تسلیت نزد اسپهبد شهریار و قارن سوخرائی به طبرستان فرستاد و چون در آن موقع عازم جنگ با دولت روم بود هر دو (شهریار و قارن)را با سپاه خود به بغداد خواست تا با او به جنگ روم بروند، شهریاران طبرستان هر روز به بهانهای نماینده خلیفه را در طبرستان نگاهداشتند تا مأمون لشکر خود را بسوی روم گسیل داشت آنگاه رسول را باز گرداندند و بموجب توافق شهریاران طبرستان قرار شد اسپهبد شهریار در طبرستان بماند و قارن با سپاه خود و افراد کمکی اسپهبد شهریار به یاری مأمون برود طبق تصریح ابن اسفندیار بهمین ترتیب عمل شد و قارن به روم رفت و در اثر ابراز رشادت و دلاوری در جنگ با رومیان توجه مأمون را جلب کرد و خلیفه در پایان جنگ وی را بحضور طلبید و مورد محبت قرار داد و به او پیشنهاد کرد که مسلمان شود ولی قارن نپذیرفت و با پشت گرمی از حمایت مأمون به طبرستان بازگشت."