خلاصة:
جنبشهای اصلاحی جهان اسلام بین سالهای 1948 تا 1979 در واکنش به استعمار و تسلط کفار بر جهان اسلام، و همینطور، با «گسترش» ایدۀ اسلام سیاسی شکل گرفتند. هدف مقالۀ حاضر این است که «تعامل» دو نهضت مهم این دوران، اخوانالمسلمین و نهضت اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهد. فرضیۀ مقاله آن است که نهضت اسلامی ایران اساساً برآمده از اندیشه و فقه سیاسی شیعه بوده، و صرفاً برای تقویت ادبیات مبارزاتی به استفاده از آثار علمی جنبش اخوانالمسلمین پرداخته است. در دهههای40 و 50 شمسی با توجه به نیاز جامعه به اندیشهای با رویکرد دینی- سیاسی، از طریق تعامل میان روحانیون ایرانی و شخصیتهای اخوانی، برخی از آثار سید قطب به فارسی ترجمه شد و مورد استفادۀ نیروهای انقلابی در ایران قرار گرفت. این مقاله درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تعامل میان جنبشهای اصلاحی اخوانالمسلمین و نهضت اسلامی مردم ایران بپردازد.
The reform movements of the Islamic world were formed between 1948 and 1979 in response to the colonization and domination of the infidels over the Islamic world, as well as with the "spread" of the idea of political Islam. The purpose of this article is to examine the "interaction" of the two important movements of this period, Ikhwan ul-Muslimin and the Islamic Movement of Iran. The hypothesis of the article is that the Islamic Movement of Iran is basically derived from Shiite political thought and fiqh, and has used the scientific works of the Ikhwan ul-Muslimin movement only to strengthen the campaign literature. In the 1940s and 1950s, due to the need of the society for a thought with a religious-political approach, through the interaction between Iranian clerics and Ikhwan figures, some of Seyyed Qutbchr('39')s works were translated into Persian and used by the revolutionary forces in Iran. This article intends to study the interaction between the reform movements of Ikhwan ul-Muslimin and the Islamic Movement of the Iranian people with a descriptive and analytical method.
ملخص الجهاز:
(اسپوزيتو، 1395: 32) امام خميني+، بنيانگذار انقلاب اسلامي نيز با تأکيد بر جامعيت اسلام، عدم جدايي دين از سياست، مبارزه با استعمار و تشکيل حکومت اسلامي، درباره نظريه انکار ضرورت تشکيل حکومت ديني در کتاب ولايتفقيه مينويسد: مثلاً تبليغ کردند که اسلام دين جامعي نيست، دين زندگي نيست، براي جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حکومت و قوانين حکومتي نياورده است؛ اسلام فقط احکام حيض و نفاس است، اخلاقياتي هم دارد؛ اما راجع به زندگي و اداره جامعه چيزي ندارد.
در سال 1340 نيز او در مؤتمر اسلامي در قدس به همراه هشت تن ديگر از روحانيون و شخصيتهاي ايراني شرکت نمود؛ (همتي و ديگران، 1392: 49) اما يکي از مهمترين پيوندهاي ايجاد شده بين اخوانالمسلمين و بدنه انقلابيون ديني ايران به ارتباط اخوانيها با جمعيت فدائيان اسلام برميگردد که حميد عنايت، اخوانالمسلمين را «همتاي سني» آنان در جهان عرب ناميده است.
با اين حال ترجمه آثار نويسندگان اخواني در بارور شدن ادبيات سياسي نقش مؤثري داشت؛ چنانکه آيتالله جعفر سبحاني دراينباره ميگويد: در قم بحث از نظامات اسلامي کمتر مطرح ميشد، شايد براي اولينبار مباحث مربوط به نظام اقتصادي مطرح گرديد که از آن جمله مباحث امام موسي صدر بود که در مکتب اسلام و بعدها مستقل چاپ شد.
5. تعامل مثبت ميان دو جريان بزرگ اصلاحي در جهان اسلام با توجه به ضرورتي که رهبران و نيروهاي انقلابي در زمينه تدوين برنامههاي فکري و حکومتي احساس ميکردند، ترجمه آثار سيد قطب از رهبران ديني اخوانالمسلمين در دستور کار رهبران انقلاب اسلامي قرار گرفت.