خلاصة:
بداء از مباحث مهم الاهیاتی است که با مسئله دعا و نیایش ارتباط مستقیم دارد. بداء به معنای تغییر اراده و حکم الاهی، مورد اتفاق و پذیرش امامیه و رد اهل تسنن است. فخر رازی در آثار خویش، بداء را انکار میکند. رد بداء مستلزم انکار نقشآفرینی دعا در سرنوشت انسان است. دیدگاه فخر درباره دعا که بیشتر متوجه بعد عبادی آن است موید این اعتقاد اوست. نگاه فخر به دعا بهمثابه امری عبادی است تا عاملی موثر برای تغییر سرنوشت انسان. مهمترین ادله فخر در رد بدا، به نحوه نگرش ایشان به دو مسئله الاهیاتی علم و اراده الاهی مرتبط است. در این پژوهش با نقد و بررسی دیدگاه فخر در مسئله بداء و دعا، ارتباط میان بداء با مسئله دعا مورد تحلیل قرار گرفته است. لذا هدف اصلی پژوهش تبیین و بررسی نظر فخر درباره بداء و دعا است. از اینرو سوال اصلی پژوهش این است که آیا رای غالب ایشان درباره بداء با حقیقت دعا سازگار است یا خیر؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که بین نظریه بداء و دعا سازگاری کامل وجود دارد و تصور ناسازگاری ناشی از رویکرد خاص کلامی فخر رازی به بداء و دعا بوده است.
Bada is one of the most important theological issues that is directly related to the issue of prayer. Bada means the change of divine will and ruling, which is accepted by the Imamiyyah and rejected by the Sunnis. Fakhr Razi in his works denies Bada. The rejection of Bada requires the denial of the role of prayer in human destiny. Fakhr’s view of prayer, which is more concerned with the Ebadi dimension, confirms his belief. Fakhr’s view of prayer is a matter of worship rather than a factor in changing one’s destiny. Fakhr’s most important argument in rejecting Buddhism relates to his attitude to two theological issues of science and divine will. In this study, the relationship between Buddhism and prayer has been analyzed by critiquing Fakhr’s perspective on the problem of prayer and prayer. Therefore, the main purpose of this study is to elaborate on Fakhr’s view on Buddhism and prayer. Thus, the main question of the research is whether their predominant opinion on Buddha is compatible with the truth of prayer. The results of this study show that there is complete agreement between the theory of Buddhism and prayer and the notion of incompatibility arising from Fakhr Razi’s particular theological approach to Buddhism and prayer.
ملخص الجهاز:
با پذیرش مبنای انسانشناسی اختیار در انسان و پذیرش نقشآفرینی او در زندگی، بداء قابل پذیرش است و با توجه به اینکه دو صفت علم و اراده الاهی چگونه تحلیل گردد، در اکثر آثار فخر عامل اصلی رد بداء و عدم پذیرش آن توسط فخر، تنافی بداء با اختیار و یا جبر انسان نیست و لذا هر جا فخر نظر خود را مبنی بر ابطال بداء بیان کرده، علت و دلیل رد بداء را تنافی آن با علم و اراده الاهی مطرح نموده است؛ چرا که از نظر او مکان تغییر در علم و اراده الاهی محال است.
آنچه در اینجا قابل ملاحظه است، این است که فخر بداء را به خاطر اعتقاد به عدم نقشآفرینی انسان در زندگی انکار نمیکند، بلکه بزرگترین دلیل فخر در رد بداء، تنافی آن با علم و اراده الاهی است.
نقد و بررسی دیدگاه فخر در اهم مسائل الاهیاتی بداء: اولاً باید در نظر داشت نظر فخر درباره بدا و انکار آن، متأثر از رأی ایشان درباره علم و اراده حقتعالی است که در فضای تفکر کلامی اشعری مآبانه ایشان و نگاه جبرگرایانه به انسان طرح شده است و لزوماً اشکالات و ناسازگاریهایی را به دنبال خواهد داشت.
لذا اگرچه اصل دعا کردن از نظر فخر رازی امری مقبول است، اما رویکرد غالب ایشان به مسئله دعا بهعنوان امری عبودی و فراحاجتی است، نه امری مؤثر در تغییر سرنوشت انسان.
بر این اساس اگرچه اصل دعا کردن از نظر فخر رازی امری مقبول است؛ اما رویکرد غالب ایشان به مسئله دعا بهعنوان امری عبودی و فراحاجتی تلقی میشود نه امری مؤثر در تغییر سرنوشت انسان.