خلاصة:
دوره قاجار به ویژه دوران سلطنت ناصرالدین شاه در تاریخ تحولات پزشکی ایران اهمیت زیادی دارد؛ زیرا در این دوره طب نوین کم کم جایگزین طب سنتی ایران می شود. شیوه غالب طبابت در جامعه عصر قاجار، طب سنتی بود اما این شیوهی پزشکی، با آن همه سابقه درخشان در گذشته به دلیل عوام زده شدن، آمیخته شدن با پارهای از باورهای موهوم و خرافی، پایین بودن سطح دانش طبیبان ایرانی و همچنین فقدان نظارت بر کار پزشکان دچار رکود شد و پزشکی مدرن به دلیل وجود مؤسسات فرهنگی، آموزشی و درمانی، سهلگیری در برخی مسائل اجتماعی و رسوخ تفکر برتری طب مدرن، بر پزشکی سنتی پیشی گرفت.از طرف دیگر اطبای اروپایی زیادی به ایران آمدند و ایرانیان نیز برای آموختن طب جدید رهسپار فرنگ شدند. این تحولات باعث شد که در دوره قاجاریه نقطه عطفی درگذار ایران از طب قدیم به طب جدید باشد. این پژوهش به روش کتابخانهای و به شیوهی توصیفی – تحلیلی به عوامل برتری پزشکی مدرن نسبت به پزشکی سنتی در عصر قاجار میپردازد.
ملخص الجهاز:
شيوه غالب طبابت در جامعه عصر قاجار، طب سنتي بود اما اين شيوه ي پزشکي ، با آن همه سابقه درخشان در گذشته به دليل عوام زده شدن ، آميخته شدن با پاره اي از باورهاي موهوم و خرافي ، پايين بودن سطح دانش طبيبان ايراني و همچنين فقدان نظارت بر کار پزشکان دچار رکود شد و پزشکي مدرن به دليل وجود مؤسسات فرهنگي ، آموزشي و درماني ، سهل گيري در برخي مسائل اجتماعي و رسوخ تفکر برتري طب مدرن ، بر پزشکي سنتي پيشي گرفت .
٤. عوامل برتري جايگاه پزشکي مدرن آموزش کودکان در آموزشگاه هاي داير شده توسط هيئت هاي غربي با روش نوين و در مدت کم و نيز آموزش موضوعات بهداشتي و درماني به برخي زنان و مردان ايراني در آموزشکده هاي طبي ، به عينه نشان مي داد آموزش هاي نوين هم راحت و هم زودبازده هستند؛ به همين دليل مردم باور کرده بودند که اين نوع آموزش ، بر آموزش سنتي برتري دارد و علي رغم ميل باطني (به علت اجنبي و غيرمسلمان بودن تعليم -دهندگان ) فرزندان خويش را به اين آموزشگاه ها ميفرستادند.
(ناطق ؛٢٣٩-٢٤٣) از مهم ترين پيامدهاي ترجمه ي کتب طبي خارجي ، اين بود که علاوه بر آشنايي مترجمين با پيشرفت علوم خصوصا علوم پزشکي ، مردم ايران از آن پيشرفت ها آگاهي مي يافتند، لذا کتاب هاي ترجمه شده ي طبي يکي از ابزارهاي لازم و ضروري براي بنيان گذاري طب نوين در ايران بوده است .