خلاصة:
در سدههای آغازین هزاره دوم ق. م رویدادهایی در آسیای مرکزی به وقوع پیوست که یکی از نتایج آن نقل و انتقال اقوام ایرانیتبار بهسوی سرزمینهای غربی و جنوبی فلات ایران بود. با انقراض حکومت سامینژاد آشور توسط هووخشتره پادشاه ماد و سپس انقراض دولت بابل توسط کوروش موسس هخامنشیان روند استقرار اقوام آریایی در بین-النهرین تثبیت شد. شواهد تاریخی به ما میگوید که کردها بیشتر از هر قوم آریایی دیگری در این منطقه ساکن شده و توانستند همزمان نقش یک پل ارتباطی را میان دنیای ایرانی و جهان سامی و عربی ایفا کنند. تلقی عمومی چنین است که این نقش ارتباطی صرفا در بینالنهرین شمالی و میان ایران غربی با عراق عرب شمالی ایفا شد. در حالیکه شواهد و مدارک تاریخی نشان میدهد که کردها در ایران جنوبی به ویژه در خوزستان نیز همانند یک پل، عامل ارتباط فرهنگ ایرانی با اعراب بصره و بغداد بودند و حتی طوایفی از کردها (جاوانها) در شهر حله استقرار یافته و طوایف دیگری مانند آل بوکرد در هر دو سوی مرز زندگی کردهاند. تاریخ فتوحات اسلامی در خوزستان مشحون از روایاتی است که جنگ کردها با اعراب در خوزستان را نشان میدهد. پس از آن هم در مسائل تاریخی همانند جنگهای یعقوب لیث، صاحب الزنج، آل بویه، دولتهای اتابکان لر بزرگ و کوچک و... نمونههای زیادی از حضور کردها در خوزستان و ایفای پل فرهنگی میان ایران و عراق دیده میشود. هم اکنون هم کردها یکی از اقوام ساکن در استان خوزستان و ایلام و آن سوی مرز در عراق هستند و به این نقش ارتباطی تاریخی کماکان ادامه میدهند. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از مطالعات میدانی و منابع کتابخانهای انجام پذیرفته، تلاش میشود پیشینۀ ورود این اقوام به نوار مرزی جنوب غربی ایران و تداوم حضور آنان در این ناحیه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.