خلاصة:
از پررنگ ترين و برجسته ترين تصاوير و ايماژهاي مطرح در سروده هاي سـرايندگان
معاصر جهان و به ويژه در رويکرد شعراي معاصر ايران و عراق ، نمود تنديس رنـج هـا و
دردهاي جوامع بشري و تلاش در راستاي ارائۀ راهـي بـراي گشـايش و حـل شايسـته و
بسامان مشکلات و مسائل روياروي انسان معاصر است .
در ادبيات معاصر ايران ، سروده هاي بشکوه بانو پروين اعتصامي –که تصويرگر رنـج
ايرانيان در دوران سراسر سياهي و ظلمت ستمشاهي است - از برجسته تـرين الگوهـاي
ارائه دهندٔە نمود رنج و درد در جامعۀ ايران ميباشد و در کشور عراق نيز، سـروده هـاي
شاعر انقلابي معاصر، معروف الرصافي از درد و رنج و نابساماني و پريشان حالي تـودٔە
مردم مستمند عراق در دورٔە حاکميت عثماني و پـس از آن در دوران اسـتعمار و نيـز در
هنگامۀ حاکميت خودکامگان بر اين کشور از ناب تـرين و دل انگيزتـرين تنـديس هـاي
ماندگار ترسيم رنج هم ميهنان شاعر در دورٔە معاصر ميباشد.
نظر به کمبود جستارهاي تطبيقي ترسيم گر رنج در دو ادب ايـران و عـراق در دوران
معاصر، نگارنده بر آن است تا در اين پژوهش بـا رويکـردي تطبيقـي بـر بنيـاد تئـوري
توصيفي-تاريخي مطرح در مکتب ادبيات تطبيقي فرانسه به خوانش و تحليل برخـي از
برجسته ترين سروده هاي دو سراينده در اين زمينه دست يازد.
برآيند نهـايي ايـن خـوانش تطبيقـي، از يـکسـو نشـانگر نمـود حقيقـي عواطـف
انسان دوستانۀ دو سراينده و برانگيختگي احساس مسئوليت و تعهد نسبت به رنج نه تنها
هم ميهنان خود بلکه نسبت به رنج نوع بشر در وجدان آگاه و ضـمير بيـدار دو سـراينده
است و از سوي ديگر بهره گيري دو متن آفرين را در راستاي تصوير روشـن ايـن رنـج از
روايتگري و داستان سرايي قصۀ بينوايان و مستمندان در ناخودآگاه ذهن بيان ميدارد.