خلاصة:
قرآن کریم کتابی ارزشمند است که در طول تاریخ، همواره منبع هدایت بشر بوده و در واقع بشر کنونی بیشتر از هر زمان دیگری به فهم قرآن و عملی کردن دستوراتش در زندگی نیازمند است. مهمترین راه درک این کتاب الهی برای غیر عرب زبانان، ترجمة آن است. قرآن کریم در دورة معاصر، چندین بار به زبان فارسی ترجمه شده است. یکی از ترجمههای ارزشمند این کتاب الهی، ترجمة طاهره صفارزاده است. از جمله ویژگیهای مثبت این ترجمه میتوان به ساختار نثر آن اشاره کرد که نثری سلیس و روانی است و همچنین افزوده شدن توضیحات تفسیری و انتخاب ترجمهای متمایل به ترجمة آزاد از نقاط قوت این ترجمه محسوب میشود. با وجود این امتیازات، لغزشهایی جدی در ترجمه ایشان یافت میشود. یکی از زمینههای قابل نقد در ترجمة این مترجم، برگردان افعال موجود در قرآن کریم به فارسی است. لذا مقالة حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در پی آنست تا معادلیابی افعال را در ترجمة ایشان از حیث معنا، متعدی و لازم بودن، معلوم و مجهول بودن، زمان، صیغه افعال و... بررسی کند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در ترجمة صفارزاده، بیشترین اشکالات موجود در ترجمة افعال، در مباحثی همچون معادلیابی نامناسب، زمان افعال، حذف برخی از افعال و عربیزدگی قابل مشاهده است.