خلاصة:
واگرایی فرهنگی، نوعی ناهمسویی و ناهمنوایی در ارزشها، نگرشها و رفتارها میان نسلهای مختلف یک جامعه است. شناخت عوامل موثر بر واگرایی فرهنگی در ارزشهای اجتماعی والدین و فرزندان از موضوعات مهم جامعه ایران است که در پژوهش حاضر با رویکرد کمّی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعۀ آماری این پژوهش، همۀ خانوادههای شهر تهران در ردۀ سنی 15 تا 60 سال بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 384 نفر (202 والد و 182 فرزند) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه واگرایی ارزشهای اجتماعی، میزان استفاده از رسانههای جمعی، دینداری، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سبک تربیتی والدین بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و نرم افزار AMOS استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان استفاده از رسانههای ارتباطی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سبک تربیتی سختگیرانه و آزادمنشانۀ والدین به طور مثبت و دینداری و سبک تربیتی مقتدرانه به طور منفی با واگرایی فرهنگی در ارزشهای اجتماعی والدین و فرزندان مرتبط اند. یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که در حدود 44/5 درصد از تغییرات میزان واگرایی ارزشهای اجتماعی والدین و فرزندان با متغیرهای پیشبین قابل تبیین هستند. همچنین پارامترهای مدل تحلیل عاملی واگرایی ارزشهای اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد معنادارند. از این رو، میتوان نتیجه گرفت که گسترش روزافزون رسانههای جمعی، افزایش سطح اقتصادی- اجتماعی والدین و سبکهای تربیتی سختگیرانه و سهل گیرانه منجر به واگرایی فرهنگی بیشتر در نسلهای مختلف جامعه میشوند و به عکس، تقویت دینداری و سبک تربیتی مقتدرانه و معتدل والدین میتواند با احتمال کاهش واگرایی فرهنگی همراه باشد.
Cultural divergence is incongruity in the values, attitudes and behaviors among different generations of a society. Identifying factors related to cultural divergence in the social values of parents and children is one of the most important issues in Iranian society, which has been investigated in the present research through a quantitative approach. The statistical population of the study comprised all families in Tehran whose members aged 15 to 60 years old. For the purpose of sampling, multistage cluster sampling method was used and 384 individuals (202 parents and 182 children) were selected. The instruments consisted of Social Values Divergence Questionnaire (Schwartz, 2006), Mass Media Use Scale, Religiosity Questionnaire, Socioeconomic Status Questionnaire, and Parenting Styles Questionnaire. The obtained data were analyzed using Pearson correlation coefficient and multivariate regression analysis. The results showed that mass media use, the improved socioeconomic status, and permissive and authoritarian parenting styles were positively associated with cultural divergence among parents and children, while religiosity and authoritative parenting style were negatively correlated with cultural divergence among parents and children. In addition, the results of multivariate regression analysis showed that about 44.5% of the variance in cultural divergence among parents and children could be explained by the predictor variables. Thus, it can be concluded that the ongoing expansion of the mass media, the improved parental socioeconomic status, and permissive and authoritarian parenting styles lead to profound cultural divergence across generations and, conversely, enhanced religiosity and authoritative parenting style can be associated with the possibility of diminishing cultural divergence.
ملخص الجهاز:
مباني نظري و پيشينه پژوهش جهانبخش (١٣٩٥) در پژوهشي به بررسي شکاف نسلي در ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي والدين و فرزندان در استان اصفهان با بهره گيري از نظريه هاي اينگلهارت و لرنر پرداخته است .
با بررسي پژوهشهاي انجام شده درمييابيم که پژوهشي در مورد عوامل مؤثر بر واگرايي فرهنگي در ارزشهاي اجتماعي دو نسل والدين و فرزندان در شهر تهران صورت نگرفته است .
اما در زمينه هاي شکاف ارزشي پژوهشهايي انجام شده است ، به طوري که پژوهشهاي داخلي و خارجي عوامل مؤثر بر شکاف نسلي در ارزشهاي اجتماعي در زمينه هاي ارزشي معنوي والدين (مذهبي-سنتي) و ارزشي فرزندان (اقتصادي-اجتماعي)، شاخصهاي اجتماعي- فرهنگي که شامل سبک زندگي، موقعيت محل سکونت ، معاشرت با گروه همسالان ، پايگاه اجتماعي والدين و نقش تربيتي خانواده در استفاده فرزندان از رسانه ها ميشود را مورد بررسي و تحليل قرار داده اند.
در صورتي که در اين پژوهش ضمن ارزيابي و بهره گيري از نتايج اين پژوهشها، بر اساس عوامل مؤثر بر واگرايي فرهنگي در ارزشهاي اجتماعي دو نسل والدين و فرزندان در زمينه هاي کاربرد رسانه هاي ارتباطي، دينداري، پايگاه اقتصادي- اجتماعي و سبک تربيتي به موضوع پرداخته شده است .
Existential security 2 Nguyen & Truong 3 Smith, Rogers & Brady 4.
با توجه به مقياس اندازه گيري متغيرها و همچنين ، نرمال بودن داده ها از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي ارتباط ميان ميزان استفاده از رسانه ها، دينداري، پايگاه اقتصادي- اجتماعي و سبکهاي تربيتي با ارزشهاي اجتماعي ناهمخوان ميان والدين و فرزندان (واگرايي فرهنگي) استفاده شده است (جدول ٣).