خلاصة:
پیدایشانجمن سری اخوانالصفا یکی از رویدادهای مهم فکری و فرهنگی قرن چهارم هجری است که در تاریخ فلسفه اسلامی جایگاه ویژهای دارد آن هم در شرایط سیاسی، اجتماعی و فکری قرن چهارم هجری که از یک سوء به واسطه ضعف سیاسی – مذهبی خلاقت که به ناتوانی نهاد خلافت در پاسخگویی به چالشهای فکری جامعه اسلامی انجامیده بود و از سوی دیگر ظهور علوم اوایل و فرهنگ یونانی در تقابل با اندیشههای اسلامی قرار گرفته بود و اندیشمندان جامعه اسلامی را با چالشهای متعدد مواجه نموده بود. این امر سبب ظهور گروههای غیررسمی شده بود که در صدد پاسخگویی به شرایط فکری جامعه آن روز بودند. اخوانالصفا در زمره همین گروههای است که با طرح اندیشه رواداری و تسامح درصدد نزدیک کردن شریعت اسلام با فرهنگ یونان و اندیشه ایرانی و مانوی و گنوسی برآمده است زیرا این جماعت در عراق که مرز التقاطی اندیشههای پیش گفته شکل گرفته است با انتخاب عنوان اخوانالصفا برای جمعیت خود صحبت از اخلاق نمودند و به گسترش اندیشه رواداری اسلامی مذهبی پرداختند. این نوشتار با طرح این سؤال که علت رویکرد اخوانالصفا به اندیشه تسامح چه بوده است؟ این فرضیه را مطرح نموده است که اندیشه تسامح الصفا برآمده از شرایط فکری و سیاسی قرن چهارم هجری بوده است که ما براساس روش توصیفی- تحلیلی تاریخی درصدد بررسی این موضوع میباشیم.
ملخص الجهاز:
اخوان الصفا در زمره همین گروههای است که با طرح اندیشه رواداری و تسامح درصدد نزدیک کردن شریعت اسلام با فرهنگ یونان و اندیشه ایرانی و مانوی و گنوسی برآمده است زیرا این جماعت در عراق که مرز التقاطی اندیشه های پیش گفته شکل گرفته است با انتخاب عنوان اخوان الصفا برای جمعیت خود صحبت از اخلاق نمودند و به گسترش اندیشه رواداری اسلامی مذهبی پرداختند.
مفتخری حسینی، بارانی محمدرضا، انطیقه چی ناصر، «مدارای دینی و مذهبی در عصر آل بویه » فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال سوم ، شماره ٦، بهار ١٣٩١، ص ٧٩) اختلافات مذهبی در قرن چهارم نیز ادامه داشت و به دلیل ناهنجاریهای سیاسی جامعه و گرایش های فرقه ای متعدد و تفکرات جدید ناشی از تأثیرات نهضت ترجمه ، اوضاع فکری و مذهبی پیچیده ای پدیدار گردید.
گروهی عقاید این جماعت را بر پایه کلام معتزله و گروهی گروهی بر پایه عقاید اسماعیلیان و قرمطیان و فاطمیان جز آنها نهاده اند و گروهی بر پایه عقاید فیلسوفان مشایی و پژوهشگران امروزین بیشتر بر پایه اندیشه های افلوطین حکیم اشراقی اسکندرانی و نوافلاطونیان ، اما به اعتقاد علی اصغر حلبی اگر چه هر یک از این عقاید تا اندازه ای درست است و در آثار برادران برای هر کدام از آنها مأخذ و محلی می توان یافت ولی هیچ یک از آنها با واقع سازگار نیست و باور دارد که تنها فرقه یی که عقاید برادران در بسیاری از مسائل کلی صرف نظر از ریاضی و علوم طبیعت که علم صرف بوده و به آنها بسیار نزدیک ودر بسیاری مطالب با آنها یکسان است صوفیان و عارفان اسلامی به ویژه ایران است (گزیده رسائل اخوان الصفا، ص ٤٦-٤٥.