خلاصة:
هدف: هدف در این پژوهش، پرداختن به رویکرد سهمگذاری در اندیشة امام موسی صدر بود و اندیشة وی را از زاویة این الگو مورد تدقیق قرار داده است. روش: برای این منظور، با روش تحلیل مضمون و راهبرد قیاسی و استقرایی، 12 کتاب «گام به گام با امام» تحلیل و بررسی شد. یافتهها: پس از تحلیل مضمون اندیشة صدر، 35 مفهوم پایه استخراج شد که ذیل پنج مضمون سازماندهنده قرار گرفتند که نشاندهندة همراستایی با الگوی سهمگذاری است و در نهایت، دو مضمون فراگیر «ایفای نقش» و «وسعتبخشی» فصل مشترک اندیشة صدر و سهمگذاری شناخته شد. نتیجهگیری: از الگوهای بومی نظیر سهمگذاری، و اندیشمندان مسلمانی چون صدر میتوان در الگوهایی برای رشد شخصی و معنویت درمانی بهره برد.
Objectives: Ethical, communicative and spiritual issues are related to culture. It is necessary to study indigenous patterns in communication and ethics. This research shows a way of life based on the sharing approach based on Quran verses, in Sadr's thought, it has sought to receive the concepts of sharing; And Sadr's thought has been examined from the perspective of this model. Method: For this purpose, with the method of content theme analysis and with deductive and inductive strategy in 12 books "Step by step with the Imam" published by the Imam Musa Sadr cultural institute has been analyzed and reviewed. Results: After analyzing the content of Sadr 35theme,the basic concepts were extracted, which were placed under 5 themes of the organizer, shows that it is in line with the pattern of sharing, and finally, 2 comprehensive themes of "role playing" and "expansion" ,the common chapter of Sadr's idea and sharing was recognized. Conclusion: indigenous models such as sharing and Muslim thinkers such as Sadr can be used in models for personal growth and spiritual therapy.
ملخص الجهاز:
الف ) مقدمه انسان توانسته است به مدد دانش و فناوري به صورتي تحسين برانگيز دروازههاي دانش را بگشايد و در زمينه هاي گوناگون علم و فناوري پيشرفتهاي چشمگيري داشته باشد؛ اما به نظر ميرسد همچنان در حل مسائل مربوط به امور انساني زمين گير مانده است و هر روز بر دغدغه ها و اضطرابهاي او افزوده ميشود؛ به طوريکه اکنون بيش از هر زمان ديگري در درون خود نياز به آرامش احساس ميکند و دستيابي به اين مهم فقط با قرار دادن اخلاق و معنويت به عنوان محور اصلي زندگي ميسر ميشود(خاقاني بروجني و بخشيان، ١٣٩٥).
گفتني است که استقبال از رويکردهاي رشد شخصي و معنويت در ديدگاههاي مشاوره و روانشناسي نيز افزايش يافته است و عموما از رويکردهاي معنوي در کاهش مشکلات روحي و افزايش بهزيستي روانشناختي استفاده ميشود؛ از جملۀ اين پژوهشها عبارتند از: عزيزمحمدي و مجتبائي(١٣٩٧) که معنويت درماني گروهي را بر بهزيستي روانشناختي دانشجويان بررسي کردهاند؛ قادري و همکاران(١٣٩٦) که به معرفي الگويي پرداختند مبتني بر فضايل شخصي و اصالت شخصيت ؛ آصفي و همکاران(١٣٩٥) که به بررسي معنويت درماني در کاهش افسردگي پرداختند؛ غلامي و بشليده(١٣٩٠) که به نقش معنويت درماني در سلامت روان پرداخته اند و در همين راستا، پژوهش برزگر بفرويي(١٣٩٣) که به نقش معنويت درماني در بهزيستي روانشناختي توجه کرده است و بسياري از پژوهشهاي ديگر که در حوزة اخلاق و ارتباط، سعي در افزايش بهزيستي انسانها و رشد شخصي آنها داشته اند.
"The effectiveness of spiritual therapy education from the perspective of Islam on psychological well-being and academic performance of female students".