خلاصة:
تجربیات و مشاهدات رسانهای روزمره حکایت از تفاوت غیرقابل انکاری میان استقرار نظم نوین جهانی به صورت عقلانی و کانتی با دیدگاههای شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد و نشان میدهد که حقوق بینالملل نوین به شدت از سوی سیاستهای جهانی ابرقدرتهای حاضر در شورای امنیت تحت فشار و انقیاد بوده و با سیاستهای دوگانه و چندوجهی که به شدت سودگرایانه و مرکانتیلیستی هستند گام برمیدارد بیتفاوتی شورای امنیت در نسلکشی رواندا و بوسنیهرزهگوین و برمه و اقدام سریع این شورا در مقابله با تجاوز صدام به کویت و رهاسازی آن گویای این چشمانداز غیرعادلانه و ماکیاولی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و یافتههای تحقیق ثابت میکند که شورای امنیت قرائت خاص خود را از نظم نوین جهانی دارد که به طور قطع ریشه در اراده ابرقدرتهای دارنده حق وتو دارد و مهرههای شطرنج روابط بینالملل نه با معیارهای حقوق بینالملل که با اقتدارگرایی آنها چیده شده و به پیش میتازد.
ملخص الجهاز:
واژگان کلیدی : نظم نوین جهانی، شورای امنیت، نظم عمومی بینالمللی، جرجبوش، سازمان ملل متحد مقدمه در طول یک قرن اخیر یکی از مکاتبی که به صورت نرمافزاری و سختافزاری مورد قبول و متابعت دولتها قرار گرفته مکتب پوزیتویسم است که معتقد است فقط و تنها اراده دولتهاست که پدیدآورنده حقوق و تعهدات و مسئولیتهای بینالمللی است و از توجه به مقتضیات عینی جامعه بینالمللی غافلند که اهم آنها عبارتند از: 1- صلح 2- همکاری 3- همزیستی4- همبستگی 5- به زمامداری6- اجتناب از جنگ 7- حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی که این موارد تابع اصل نسبیت نیست و در همه زمانها و مکانها لازمالرعایه است بنابراین نظم عمومی بینالمللی صرفاً نمیتواند مبتنی بر رضایت دولتها باشد بلکه التزام به تعهدات بینالمللی حقوق بینالملل باید متکی به اصول و قواعد محکمی باشد که از آن با عنوان نظم نوین و نظم عمومی جهانی یاد میشود (موثقی، 1389).
البته برخی از پژوهشگران در باب سرچشمه اعلام دکترین نظم نوین جهانی 3 نظریه را مطرح کرده که به ترتیب توضیح میدهد که این مفهوم هنوز شکل نگرفته و فقط با هدف حفظ وحدت و همکاری با ایالات متحده آمریکا در جنگ خلیج فارس طرح گردید اما دیدگاه دوم معتقد است که با از بین رفتن شوروی، نظم گذشته نیز به فراموشی سپرده شده و نظم جدیدی ضرورت پیدا کرد که از آن با نام نظم نوین یاد میشود که با مشارکت سازمان ملل متحد توأم بوده و یک امنیت دستهجمعی را رقم زد بر علیه عراق که این تجمع کشورها برای اخراج عراق از کویت نمیتواند به تنهایی خالق یک نظم نوین جهانی به حساب آید و در نهایت دیدگاه سوم بر این باور است که بعد از قضیه اشغال کویت یک نظم نوین بینالمللی شکل گرفته و هر روز در حال تکامل است و فقط در حد یک شعار مطرح نیست اجرای عملیات سپرصحرا و طوفان صحرا از سوی آمریکا مرحله اجرا و تحقق این نظم بود که دیگر کشورها هم به عنوان شریک در کنار آمریکا بودند (همان).