خلاصة:
آسیای مرکزی به رغم برخورداری از ویژگی های منطقه بودگی و نیز وجود پیشرا نها و محرک های فراوان برای نیل به همگرایی درون منطقه ای تا به امروز از مزیت های منطقه گرایی بی بهره مانده است. دولت های آسیای مرکزی پیوستن به ترتیبات و نهادهای منطقه ای سلسله مراتبی به رهبری قدرت های بزرگ را به تلاش برای ایجاد نهادهای درون منطقه ای و نیل به منطقه گراییترجیح داده اند. هدف کلی مقاله حاضر، مطالعه عوامل بیرونی مؤثر بر فقدان منطقه گرایی در آسیای مرکزی و نسبت آن با رشد همگرایی وابسته در این منطقه (از طریق مشارکت دولت های آسیای مرکزی در ترتیبات و نهادهای منطقه ای سلسله مراتبی به رهبری قدرت های بزرگ) است. هدف مذکور در این پرسش خلاصه شده است که «پیش شرط اساسی ظهور منطقه گرایی در آسیای مرکزی چیست؟» پاسخ اولیه این است که «تأسیس نهادهای درون منطقه ای رسمی با حضور همه یا اکثر کشورهای آسیای مرکزی به گونهای که وفاداری و تعهد دولت های عضو نسبت به اهداف و منافع نهادهای درون منطقه ای و اعضای آنها بیش از وفاداری و تعهد آنها به دیگر دولت ها و نهادهای منطقه ای و فرامنطقه ای باشد، اصلی ترین پیش شرط ظهور منطقه گرایی در آسیای مرکزی است». مقاله حاضر از نوع کیفی (توصیفی-تحلیلی) بوده و به شیوه مورد پژوهشی انجام شده است. یافته های مقاله ضمن تأیید فرضیه با این نتیجه همراه بوده اند که تداوم وابستگی دولت های آسیای مرکزی به ترتیبات و نهادهای منطقه ای وسیع تر و سلسله مراتبی به رهبری قدرت های خارجی می تواند به تدریج ویژگی منطقه بودگی را از آسیای مرکزی سلب نماید و آن را به یک زیرمنطقه تبدیل نماید.
Despite having the characteristics of being a region and the existence of many incentives to achieve intra-regional convergence, Central Asia has been always deprived of the advantages of regionalism. Central Asian states have preferred to join regional hierarchies and institutions led by major powers rather than trying to establish intra-regional institutions and achieve regionalism. This paper is mainly aimed at examining the external factors affecting the lack of regionalism in Central Asia and its relationship with the growth of dependent integration in this region (through the participation of Central Asian states in hierarchical regional arrangements and institutions led by major powers). This aim is to be achieved through addressing the question of "What is the basic precondition for the emergence of regionalism in Central Asia?" The initial answer is: "establishment of formal intra-regional institutions with the presence of all or most Central Asian countries in such a way as to increase their loyalty and commitment to the goals and interests of intra-regional institutions rather than to other regional and supra-regional governments and institutions is the main precondition for the emergence of regionalism in Central Asia." The paper is qualitative (descriptive-analytical) and utilizes a case study methodology. The findings, while confirming the hypothesis, also conclude that the continuing dependence of Central Asian governments on the broader and hierarchical regional arrangements and institutions led by foreign powers can gradually deprive Central Asia of its regional identity and convert it into a sub-region.
ملخص الجهاز:
Intra-Regional (Intraregional) عضويت قزاقستان و قرقيزستان در اتحاديـه اقتـصادي اوراسـيا١ (درکنـار ارمنـستان و بلاروس به رهبري روسيه )؛ پايه گذاري شوراي همکـاري دولـت هـاي تـرک زبـان ٢ از سـوي قرقيزستان و قزاقستان (به همراه جمهوري آذربايجان به رهبري ترکيه )؛ حـضور قزاقـستان ، قرقيزستان ، تاجيکستان و ازبکستان در جمع دولت هاي مستقل همسود٣ (در کنار جمهوري آذربايجان ، ارمنستان ، بلاروس ، مولداوي و عضويت ناظر ترکمنـستان بـه رهبـري روسـيه )؛ مشارکت قزاقستان ، قرقيزستان و تاجيکستان در سازمان پيمان امنيت جمعـي ٤ (بـه همـراه افغانستان ، ارمنستان ، بلاروس و صربستان به رهبـري روسـيه )؛ عـضويت همـه دولـت هـاي آسياي مرکزي به جز ترکمنستان در سازمان همکاري شانگهاي ٥ (به همراه هنـد و پاکـستان ٦ به رهبري چين و روسيه )؛ استقبال جوامع آسـياي مرکـزي از برنامـه اقـدام راه ابريـشم و سپس انجمن گفت وگوي آسياي مرکزي به علاوه ژاپن ٧؛ همراهي کشورهاي آسياي مرکزي با ابتکـار اوراسـيا٨ و سـپس سياسـت شـمالي جديـد٩ کـره جنـوبي ؛ مـشارکت قزاقـستان ، قرقيزستان ، ازبکستان و تاجيکستان در ابتکار کمربند و راه ١٠ (کمربند اقتصادي راه ابريشم ) چين و نيز استقبال کشورهاي آسياي مرکزي از برنامه هاي اتحاديه اروپايي براي اين منطقه به ويژه دو راهبرد ٢٠٠٧ و ٢٠١٩ اين اتحاديه در آسياي مرکـزي همگـي نـشان از رويکـرد مثبت جوامع آسياي مرکزي به سازوکارهاي بيروني به رهبري دولت هـاي خـارج از منطقـه آسياي مرکزي دارد.
The Central Asia Regional Economic Cooperation (CAREC) ديگر نيز نشان از فقدان انگيزه ، اراده يا ظرفيت هاي لازم در ميان جوامع آسياي مرکزي بـراي تشکيل سازمان هاي درون منطقه اي دارد.