خلاصة:
هدف از این مطالعه، اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی بر شایستگی اجتماعی دانشآموزان ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر تهران که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 30 نفر از افرادی که نمره پایینتری در شایستگی اجتماعی کسب نمودند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در مرحله بعد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقهای در معرض آموزش ترکیبی فلسفه برای کودک و همدلی قرار گرفت، در پایان جلسات، دانشآموزان هر دو گروه در دو مرحله، یک مرحله بلافاصله پس از پایان آموزش و یک مرحله بعد از گذشت دو ماه از آموزش مجددا پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنز و همکاران (1990) تکمیل نمودند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که اجرای این برنامه میتواند بر ارتقا شایستگی اجتماعی دانش آموزان تاثیر معناداری بگذارد (01/0P>) و موجب افزایش شایستگی اجتماعی دانش آموزان گردد.
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of combined training philosophy for children and empathy program on social competence of elementary students. The research method is semi-experimental (pre-test and post-test design with control group). Statistical population of research includes all boy students who are studying in elementary school (fifth and sixth grade) from Tehran, in the 2018-19. Using the convenience sample, the 30 person who obtained the lowest scores in the social competence questionnaire, selected as sample and randomly assigned to two groups of 15 (control and experimental). The experimental group then passed the combined training of philosophy for children and empathy program for 10 sessions each for 1 hour. Flenz social competence questionnaire (1990) was used for data collection. The data is analyzed through covariance method. The results represent the significant effect (P>0/01) and the implementation of this program increase the social competence of students.
ملخص الجهاز:
اثربخشی آموزش حوزههای مختلفی ازجمله همدلی، خودکارآمدی، و تابآوری بر روی شایستگی اجتماعی در پژوهشهایی بررسی شده است: ازجمله، جمالی و جاریوند (1395: 8) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که آموزش فلسفه در ادراک شایستگی کودکان مؤثر است؛ محمدی کمسرخ (1396: 117) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که آموزش همدلی میتواند زمینهای را برای بهبود شایستگی اجتماعی و افزایش شادمانی دانشآموزان فراهم آورد؛ ماکایو (Makaiau 2015: 1) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که آموزش فلسفه باعث تصمیمات آگاهانهتر، درک مثبت از خود، و رشد شخصی میشود؛ همچنین پژوهشها نشان میدهند بین همدلی، تفکر، و ادراک خود ارتباط مثبت وجود دارد (Cutierrez et al.
باتوجهبه نتایج تحقیقات گذشته، برخی از راهبردهای بسیار مناسب آموزشی که هدفشان توجه به نیازهای کودکان ازجمله مهارت شایستگی اجتماعی است عبارتاند از: برنامۀ آموزش فلسفه برای کودکان (philosophy for children)؛ مهارتهای ارتباطی (communication skills)؛ تابآوری (resilience)؛ و همدلی (empathy).
همچنین، پژوهشهای سیف نراقی و دیگران (1390) و ماهروزاده و رمضان پور (1390) نشان داد که اجرای برنامۀ فلسفه به کودکان تأثیر معناداری در ابعاد مختلف رشد ازجمله اجتماعیشدن، ارتباط زبان و خودفرمانی، افزایش مهارتهای بینفردی، و توانایی سازگارشدن دانشآموزان با یکدیگر داشته است.
بنابراین، یافتههای این پژوهش بیانگر این است که مداخلۀ ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی میتواند شایستگی اجتماعی دانشآموزان را افزایش دهد.
4. بحث و نتیجهگیری هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی برنامۀ ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی در شایستگی اجتماعی دانشآموزان پنجم و ششم ابتدایی بود.
یافتههای این پژوهش نشان داد که برنامۀ ترکیبی آموزش فلسفه به کودکان و همدلی باعث افزایش شایستگی اجتماعی دانشآموزان شده و این تأثیر در طول زمان دوام داشته است.