خلاصة:
در عصر داناییمحوری، سرمایه انسانی به یکی از مهمترین سرمایههای ارزشمند و ارزشآفرین سازمانهای پیشرو تبدیل شده است. چنین سازمانهایی تلاش میکنند برای حفظ جایگاه رقابتی خود پیوسته سرمایههای انسانی خود را توسعه دهند. یکی از روشهای مؤثر در این زمینه اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش در سازمان است. در این راستا پژوهش حاضر به این مسئله اساسی میپردازد که اقدامات مدیریت دانش چگونه و تا چه میزان میتوانند به توسعه سرمایههای انسانی سازمان مساعدت کنند. برای بررسی این موضوع تأثیر فرایند مدیریت دانش (چهار مرحله خلق، ذخیرهسازی، کاربرد و تسهیم دانش) بر چهار بعد از سرمایه انسانی (خبرگی، مهارت، تجربه و دانش) بررسی میشود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و کارکنان معاونت مدیریت و توسعه وزارت راه و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران به تعداد 359 نفر تشکیل میدهند. که با نمونهگیری تصادفی انجامشده 186 نفر آنها بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اقدامات مدیریت دانش بر همه ابعاد بررسیشده از سرمایه انسانی تأثیری معنادار و مثبت دارد و اجرای اثربخش اقدامات مدیریت دانش در سازمان به توسعه هرچه بیشتر سرمایه انسانی سازمان میانجامد. در پایان پیشنهادهایی به مدیران و پژوهشگران ارائه گردیده است.
ملخص الجهاز:
از اين رو، توسعه سرمايه هاي فکري و ناملموس به يکي از اهداف راهبردي اين وزارتخانه تبديل شده است و بدين منظور به پژوهش و فناوري ، ارتقاي دانش و توانمندسازي کارکنان ، ترويج فرهنگ مشارکت و کار گروهي در راستاي تحقق اهداف سازماني و افزايش بهره وري توجهي ويژه دارد.
تلاش سازمان براي خلق ، کاربرد و تسهيم دانش از راه ارتقاي سطح دانش و توانمندي کارکنان و تقويت مهارت هاي خلاقانه و نوآورانه ، سرمايه انساني کارکنان را توسعه مي دهد (بيراسنوا و رانگکار، ٢٠١٠: ٢٦٦).
هر چند تأثير اقدامات مديريت دانش بر توسعه سرمايه هاي انساني سازمان مورد تائيد انديشمندان اين حوزه قرار گرفته است ، پژوهش هاي تجربي اندکي در اين حوزه انجام شده و متون موجود در اين زمينه از غناي کافي برخوردار نيستند اين شکاف در سازمان هاي بخش عمومي کشور بيشتر به چشم ميخورد.
در ادامه تأثير اقدامات مديريت دانش بر هريک از ابعاد سرمايه انساني به طور جداگانه بررسي مي - شود: فرضيه ١: تأثير معنادار و مثبت و معنادار خلق دانش بر توسعه سرمايه هاي انساني سازمان به اين دليل است که سازوکارهاي خلق دانش به ويژه در زمينه دانش ضمني ميتواند دانش ، مهارت ، تجربه و خبرگي موردنياز براي بهبود عملکرد کارکنان را بهبود بخشد.
فرضيه ٣: تأثير معنادار و مثبت کاربرد دانش بر توسعه سرمايه هاي انساني سازمان را ميتوان اين گونه تبيين کرد که هدف نهايي مديريت دانش کاربرد دانش براي حل مسائل سازمان و بهبود عملکرد سازماني است .
Knowledge management & intellectual capital: The new virtuous reality of competitiveness.