خلاصة:
هژمونی گفتمان اسلام گرایی سیاسی بعد از سال 2003، منازعات فرقه ای و ظهور داعش در سال 2014، از عواملی بوده اند که باعث کم توجهی به تأثیرات «ناسیونالیسم عربی _عراقی» در عرصه سیاسی عراق جدید شده اند، اما ناسیونالیسم عربی _عراقی، ریشه دیرینی در تاریخ مدرن عراق دارد و تا سال 2003، در قالب مدل های مختلف، گفتمانی مسلط در صحنه سیاسی بوده است. تأثیرات این گفتمان سیاسی، از اشغال عراق تا به امروز نیز، امری مشهود بوده است. این تأثیرگذاری را می توان در پیروزی برخی از نیروهای سیاسی ناسیونالیست سکولار و مذهبی در انتخابات ها، گفتار سیاسی رهبران سیاسی و تلاش آن ها جهت متوازن سازی روابط عراق با کشورهای دیگر ملاحظه کرد. مقاله حاضر، نه تنها به دو گفتمان اصلی ناسیونالیستی در تاریخ عراق مدرن پرداخته، بلکه نقش مهم این ایدئولوژی را بعد از سال 2003 کاوش کرده است. به نظر می رسد، با توجه به ناکارآمدی نیروهای سیاسی مسلط بر صحنه سیاسی در این دو دهه و چالش های متعددی که پیشروی حکمرانی باثبات و دموکراتیک در این کشور قرار دارد، توسل به گفتمان ناسیونالیستی و نقش آن در بسیج سیاسی در آینده بیش از پیش افزایش یابد.
The hegemony of the discourse of political Islamism after 2003, sectarian strife, and the rise of ISIS in 2014 have been factors that have underestimated the impact of Iraqi-Arab nationalism on the new Iraqi political arena. But Iraqi-Arab nationalism has long roots in modern Iraqi history and until 2003, in the form of various models, was the dominant discourse in the political arena. The effects of this political discourse have been evident since the occupation of Iraq. This influence can be seen in the victory of some secular and religious nationalist political forces in the elections, the political speech of the political leaders, and their efforts to balance Iraq's relations with other countries. The present article not only deals with the two main nationalist discourses in the history of modern Iraq but also discusses the important role of this ideology after 2003. It seems, according to the ineffectiveness of political parties dominating the political scene in these two decades and the numerous challenges facing stable and democratic governance in this country, the resort to the nationalist discourse and its role in political mobilization will increase in the future.
ملخص الجهاز:
فرضیه مقاله اینگونه صورتبندی میشود: ناسیونالیسم عربی _ عراقی، از آنجا که گفتمان نیروهای سیاسی ناسیونالیست سکولار و مذهبی در یک دهه اخیر بوده است، نقش مهمی در تحولات سیاسی ایفا کرده است که میتوان به پیروزی ناسیونالیستهای سکولار (لیست العراقیه) در انتخابات 2010، پیروزی «ائتلاف سائرون» در انتخابات 2018 و حضور چشمگیر آنها در عرصه سیاسی، ریتوریکهای ناسیونالیستی در گفتار سیاسی رهبران و تلاشها جهت متوازنسازی روابط عراق با کشورهای مختلف اشاره کرد.
منظور از طیف ناسیونالیست مذهبی، احزاب اسلامگرایی است که بعد از تجربیات دو دهه اخیر، به سمت نوعی ناسیونالیسم عربی _ عراقی گرایش پیدا کردهاند و امروزه یک مدل ناسیونالیسم مذهبی را بهعنوان گفتمان سیاسی خود برگزیدهاند.
مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی _ تحلیلی، جدا از ملاحظات نظری، به بحث از ویژگیهای دو مدل مسلط تاریخی ناسیونالیسم عربی _ عراقی میپردازد؛ سپس در بخش دوم، نقش نیروهای سیاسی ناسیونالیست سکولار بعد از سال 2003 را در تحولات سیاسی عراق بررسی خواهد کرد.
در مدلهای سکولار ناسیونالیسم عراقی _ عربی، جنبشها و دولتهایی که دل در گروی ملت عرب و عراق داشتهاند، متناسب با همان تعریف آنتونی اسمیت، دست یافتن و حفظ استقلال، وحدت و تحکیم هویت عربی (پانعربی) _ عراقی از اهداف اساسی بوده است، اما در مدلهای متأخر از جمله ناسیونالیسم مذهبی، عنصر مذهب بیش از گذشته در کنار ملت عراق (افول جنبه پانعربی یا حداقل کمرنگتر از مدلهای سکولار گذشته)، در مرکز علائق و کنش سیاسی قرار گرفته است.
سپس تأثیرات ناسیونالیسم عربی _ عراقی و نیروهای حامل آن بر روند تحولات سیاسی عراق (بعد از سال 2003) مورد بحث قرار گرفت.