خلاصة:
مسیله حمل، یکی از مباحث مهم در منطق و فلسفه است. ارزش ویژه حمل به خاطر این است که رابط میان ذهن و عین، علم و معلوم، موضوع و محمول و هستی های گوناگون قرار می گیرد؛ شناسایی رابطه میان اشیا به واسطه حمل است. حمل نشانه هوهویت و اتحاد و این همانی است. اگر حمل نباشد نمی توان میان علت و معلول و موضوع و محمول رابطه ای را درک کرد. بی گمان، هرگونه تغییر در تقسیم بندی یا معنای حمل، نشانی از موضع گیری متفاوت فلسفی است. ملاصدرا با توجه به نظام خاص فلسفی خود و نظام تشکیک وجود که مطرح می کند، حمل متفاوتی را نیز پیش کشیده است که با نام «حمل حقیقه و رقیقه» شناخته می شود. او در تقسیم بندی هایی که از حمل ارایه کرده است، به این نوع از حمل اشاره صریحی نکرده است؛ اگرچه از آن در مواضع دیگر بهره برده است. اما شارحان صدرا، به ویژه علامه طباطبایی، سخنان روشنی در این زمینه دارند. در این پژوهش برآنیم تا به بازنگری عبارت های مرحوم علامه دراین باره بپردازیم.
Predication is among the important issues in logic and philosophy. The special importance of predication is due to the fact that it is the interface between mind and object, knowledge and known, subject and predicate, and various beings. Identifying the relationship between objects is possible through predication which is a sign of it-is-it-ness, unity and identity. Without predication, no relationship can be perceived between cause and effect and subject and predicate. Without doubt, any change in the division or meaning of predication is a sign of a different philosophical viewpoint. Mulla Sadra, according to his particular philosophical system and the system of the gradation of being that he proposes, has proposed a different kind of predication, which is known as "Haqiqah and Raqiqah." He has not explicitly mentioned this type of predication in the classifications he has provided, although he has used them in other places. However, Sadra's glossarists, especially Allameh Tabatabai, have clear statements in this regard. In this study, we intend to review the statements of the late Allameh concerning this issue.
ملخص الجهاز:
علامه طباطبائی در جایی دیگر، حمل حقیقه و رقیقه را در برابر حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی قرار داده است: در هرگونه حملى، اتّحاد موضوع و محمول مقصود اصلى است، اعم از آنكه اتّحاد مفهومى مورد نظر باشد، مانند حمل اولى ذاتى، یا اتحاد وجودى، مانند حمل شائع صناعى.
یك نوع حمل دیگر باقى مىماند كه خاصّ وجود است و این را حكماى وحدت وجودى مانند ملاصدرا و پیروان او، به اقسام حمل اضافه كردهاند كه در آن، نه وحدت مفهوم و نه وحدت وجود موضوع و محمول در وجود نعتى مورد نظر است، بلكه هوهویت بین وجود موضوع و محمول با توجه به اختلاف مرتبه وجودى آن دو مورد توجه است؛ یعنى در عین وحدت در اصل وجود، اختلاف به شدت و ضعف وجودى بین موضوع و محمول به حال خود باقى است و آن را حمل حقیقه و رقیقه گویند (همان، ص266).
مبنای حمل حقیقه و رقیقه بر اتحاد موضوع و محمول در اصل وجود و اختلاف موضوع و محمول در کمال و نقص است و این نوع از حمل، بیانگر آن است که وجود ناقص در وجود کامل به نحو برتر و شریفتری تحقق دارد و مرتبه عالی وجود، همه کمالات مراتب مادونش را دربر دارد.
1 ملاصدرا در فلسفه تشکیکی خود نحوهای از اتحاد را میان علت و معلول ناشی از حضور مرتبه عالی در مرتبه پایینتر و نه برعکس قائل است که همان امر از حمل حقیقه و رقیقه سر در میآورد.
از جمله مباحث دیگری که در راستای همان بحث علت و معلول است و علامه طباطبائی در آن پای حمل حقیقه و رقیقه را به میان کشیده است، بحث از قاعده «بسیط الحقیقهًْ کل الاشیاء» است.