خلاصة:
بدون شک مهمترین منبع برای دستیابی به احکام شرعی و نظرات شارع مقدس در زمینههای مختلف، الفاظ و عباراتی میباشد که در قالب قرآن و سنت محکی به دست ما رسیده است که صرف نظر از بحث صدور، در مرحله فهم مراد بسیاری را به اختلاف برداشت میکشاند. بخشی از اختلافات فقهی، ریشه در تفاوت نگاه در استظهار از روایات و آیات قرآن دارد. تعابیر مختلف فقها و اصولیون، ما را متوجه اختلافاتی اساسی و بنیادین در ملاکگذاری این مسئله مینماید؛ حال آنکه جز در برخی موارد جزئی، هیچگاه به درستی ملاک استظهار از قرآن و سنت مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. آنچه مسلم میباشد این است که مبنای اولیه بحث، سیره عقلا در استظهار از الفاظ است و اگر بحثی هست لاجرم باید در مطالعه این سیره باشد. در این مقاله بر آن شدیم که ملاک استظهار نزد عقلا را با دستهبندی الفاظ مختلف بررسی کرده و سیره ایشان را در برخورد با کلمات شارع تحلیل کنیم. ملاک بودن اطمینان شخصی، ملاک بودن اطمینان نوعی، ملاک بودن اصول لفظیه و موارد دیگر، احتمالاتی هستند که از مطالعه کتب اصولی و سیره عقلا در مسئله به دست میآید. در نوشتار پیش رو، فروض مختلف بر اساس قرائن موجود بررسی و اثبات خواهد شد که ملاک استظهار عقلا از قوانین با ملاک ایشان در برخورد با محاورات متفاوت است. در محاورات، اطمینان شخصی ملاک عمل قرار میگیرد؛ ولی در کلمات قانونی، اصول لفظیه با تحفظ بر اصل حقیقت و قرائن قطعیه ملاک هستند. با تحلیل این سیره به این نتیجه میرسیم که کلمات شارع نیز قانون محسوب شده و اصول لفظیه، ملاک استظهار است.
ملخص الجهاز:
عدم تأسیس قواعد تفاهم لفظی توسط شارع و همچنین تصریحات مکرر علمای فقه و اصول مبنی بر اینکه ملاک فهم الفاظ، همان چیزی است که در عرف وجود دارد، کمی این مسئله را دچار ابهام و حتی انحراف کرده است؛ تا جایی که گاهی با فهمهای غیر کارشناسی و توأم با عرفزدگی با روایات و آیات برخورد میشود.
1-2 فرضیه نخست: ملاکیت ظن شخصی جمعی از علما مانند سید یزدی (رحمه الله)، 1 و محقق کلباسی، 2 بر این باورند که: آنچه نزد عقلا ملاک اصلی برای استظهار و فهم مراد استعمالی متکلم است، اطمینان و ظن شخصی سامع است و در این راه به استظهارات دیگر آحاد عرف و همچنین ظهور الفاظ در مرحله دلالت تصوری، لزوماً اهمیت نمیدهند.
1 هرچند ملاکیت اصول لفظیه در عمل عقلا به الفاظ، چنان که خواهد آمد، فرضیه قابل دفاعی است؛ لیکن به نظر میرسد بناگذاری بر اینکه ملاک اصلی عمل، اطمینان نوع مردم است و خمینی، سید مصطفی، تحريرات في الأصول، ج6، ص295-296.
لازم به ذکر است: دلالت این روایات و نیز آیه نفر بر مطلوب، متوقف بر این نیست که «فقه» چنانچه از «الفروق فی اللغة» گذشت، به معنای فهم از روی دقت در لفظ، یا حتی به معنای فهم دقیق باشد؛ زیرا امر شارع به تفقه در الفاظ شرعی اگر صرفاً به معنای برداشت اولیه عرف مسامحی باشد، قبیح خواهد بود.
5-3-1 فرض پنجم: تفصیل بین کلمات قانونی و محاورات اگر ظهور، مجموعهای از دلالت تصوری الفاظ و قرائن موجود در کلام باشد، میتوان ادعا کرد سیره عقلا در فهم کلمات، قانونی این است که عیناً به ظهور آن عمل میکنند.