خلاصة:
هدف: شرم از جمله هیجانات خودآگاه است که نقش مهمی در زندگی انسان دارد. با توجه نقص دانش بافتاری و فرهنگ محور در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم شرم در جمعیت غیربالینی و ارائه مدل مفهومی برای آن انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک تحقیق کیفی از نوع داده بنیاد است. مشارکتکنندگان در این پژوهش شامل 16 نفر (8 مرد و 8 زن) بود که انتخاب افراد در ابتدا به صورت هدفمند و در ادامه بر اساس نمونهگیری نظری انجام شده است. روش جمعآوری دادهها مصاحبه بدون ساختار بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش کوربین و استراوس (2014) و از نرم افزار (2018) MAXQDA استفاده شد. یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش، سه مقولۀ اصلی در توصیف مشارکتکنندگان از تجربۀ شرم عبارت بود از «قضاوت درونیشده»، «سرافکندگی» و «خودواقعی نبودن». به علاوه تجربۀ شرم همراه بوده است با راهبردهای متنوعی که برای پیشگیری از شرم یا خلاصی از آن استفاده میشده است. پیامد این راهبردها در دو مقولۀ «خودواقعی نبودن» و «نگرش منفی به خود» با سه زیر مقولۀ «بیعرضگی»، «کافی نبودن» و «متفاوت بودن» خلاصه گردید. نتیجهگیری: در این مطالعه شرم در جمعیت غیربالینی با ژرفای بیشتری بررسی شد که نتایج آن نشان دهنده تاثیر چشمگیر این هیجان بر کیفیت زندگی افراد بود و بر اهمیت اقدامات آموزشی در مدیریت این هیجان تاکید داشت.
Abstract Purpose: Shame is one of the self-conscious emotions that play an important role in human life. Due to the lack of contextual and cultural knowledge in this field, the present study aimed to explain the concept of shame in the non-clinical population and to provide a conceptual model for it. Method: This was a qualitative research study, which was performed using the grounded theory method. Participants included 16 adults (8 men and 8 women). The selection of participants was initially purposeful and then based on theoretical sampling. Data were collected using unstructured in-depth interviews. Corbin and Strauss’ (2014) method and the MAXQDA software (2018) was used to analyze the data. Findings: According to our results, the three main categories in describing participants' experiences of shame were "internalized judgment", "humiliation" and "duplicity". Also, the experience of shame has been associated with a variety of strategies that they used to avoid or get rid of shame. The consequences of these strategies were summarized in two categories: "duplicity" and "negative attitude toward self" along with three subcategories: "incompetence", "inadequacy" and "being different". Conclusions: shame in the non-clinical population was studied in more depth, the results of which showed a significant effect of this emotion on the quality of life. The importance of educational interventions in managing this emotion is also discussed.
ملخص الجهاز:
اگرچه با تأکيد بر جنبه هاي شناختي شرم ، آن را در دستۀ هيجانات خودآگاه قرار ميدهند و شرم را حاصل ارزيابي منفي از خود و اسنادهاي دروني، کلي و پايدار نسبت به خود ميدانند (تريسي و رابينز٣، ٢٠٠٦)، شرم تجربه اي چندوجهي است که مجموعه اي پيچيده از احساس ها، شناخت ها و اعمال مختلف را دربرميگيردکه اين جنبه ها و مؤلفه ها ميتواند از فردي به فرد ديگر متفاوت باشد (گيلبرت ٤، ٢٠٠٧).
Øktedalen & Hoffart & Langkaas 7.
Robinaugh & McNally 8 Cândea & Szentagotai-Tăta 9.
Fergus & Valentiner & McGrath Jencius 10.
Kim & Thibodeau & Jorgensen 11.
تفاوت ها و تناقض ها در پيامدهاي در نظر گرفته شده براي شرم ، بعضي پژوهشگران را بر آن داشته است تا به تجربۀ زيستۀ افراد مراجعه کنند و با استفاده از روش هاي پژوهش کيفي چون پديدارشناسي و نظريۀ داده بنياد توصيف روشني از تجربۀ شرم در افراد ارائه نمايند.
Teachman & Smith & Buhlmann 2.
Gausel & Vignoles & Leach 10.
Cohen & Wolf & Panter & Insko 14.
Lickel & Kushlev & Savalei & Matta & Schmader 15.
Hubbard & Backett-Milburn & Kemmer 3.
نگرش منفي به خود: پيامد ديگر اين است که تکرار تجربه هاي شرم آور موجب ميشود در بعضي افراد نگرشي منفي نسبت به خودشان شکل بگيرد.
Fung & Lieber & Leung 4.
Stipek & Recchia & McClintic 5.
The Role of Shame and Self-Criticism in Social Anxiety: A Daily-Diary Study in a Nonclinical Sample.