خلاصة:
این پژوهش بر آن است که وضعیت مشارکت سیاسی و عوامل تاثیرگذار بر آن را در میان جوانان دانشجوی دو دانشگاه مورد مطالعه قرار دهد. از این رو، ابتدا سطوح سهگانه نظریات مرتبط به مشارکت سیاسی (کلان، خرد و تلفیقی) مورد بررسی نظری قرار گرفت و سپس بر اساس آن، چارچوب کلی برای پژوهش میدانی طراحی گردید. در این پژوهش از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای جمعآوری اطلاعات بهرهگیری شد. 800 نفر از دانشجویان که به صورت نمونهگیری تصادفی طبقات متناسب به عنوان نمونه آماری انتخاب شده بودند، مورد تحقیق قرار گرفتند.
نتایج نشان داد که میان مشارکت سیاسی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای رسانههای جمعی، دینداری، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش سیاسی به عنوان متغیر مستقل ارتباط معناداری وجود دارد. هر یک از متغییرها بر اساس دیدگاههای محققان حوزه مشارکت سیاسی در بخش پایانی مورد تبیین و توضیح قرار گرفتند.
The reseach is to study the status of political participation and the factors affecting it among young students of the two universities. To do this, first the three levels of theories related to political participation (macro, micro and integrated) were theoretically examined and then based on that, a general framework for field research was designed. To collect the data, a survey method and a questionnaire were used. 800 students were selected as the samples by random sampling of appropriate classes, which was found to be between political participation as a dependent variable and variables of mass media, religiosity, base. The findings showed that there is a significant relationship between socio-economic and political attitudes as an independent variable. Each of the variables is explained based on the views of researchers in the field of political participation in the final section.
ملخص الجهاز:
از آنجا كه مشاركت سياسي موضوعي بين رشتهاي ميان علوم سياسي به طور اعم و جامعه شناسي سياسي Anouar Rahmawati Van Deth Paletz, Owen and Cook به طور اخص می باشد، در تتبع پيرامون اين موضوع، با ديدگاههاي متنوع و بعضاً متفاوتي مواجه ميشويم كه از منظر و نگاه حوزه تخصصي صاحبنظر و يا بر اساس سطح تحليل فرايند، مشاركت سياسي را مورد بررسي قرار دادهاند.
در سطح خرد، تحرک اجتماعي و ارتقای جايگاه منزلتي افراد در جامعه بر ميزان مشارکت سياسي آنان تاثير گذار است؛ بدين صورت که در فرآيند نوسازي و افزايش زمينههاي تحرک اجتماعي، فرد منزوي و تنها در چنين جوامعي که با افزايش قدرت دولت و معمولاً با توسعه اقتصادي همراه است، بيشتر احساس ضعف و بي قدرتي ميکند.
اين عوامل در جوامعي که فرصت تحرك فردي در آنها محدودتر است، اهميت بيشتري خواهد داشت، زيرا به اعتقاد هانتينگتون فرد براي رسيدن به وضع اجتماعي و اقتصادي مطلوب و بالا به عنوان آخرين راه حل، به فعاليت در سازمانهاي اجتماعي يا احزاب سياسي و در مجموع مشارکت سياسي بالاتر دست ميزند.
محسن پالیزبان در پژوهش دیگر با عنوان «بررسی میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان و عوامل موثر بر آن» به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، دادههای 667 پرسشنامه از مجموع 700 پرسشنامه توزیع شده بین دانشجویان یازده دانشگاه دولتی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
, Assistant Professor in Political Sciences and International Relations, Shahreza Branch, Islamic Azad University, Shahreza, Ian Received:7 Jan. 2020 Accepted:20 Jun. 2020 The reseach is to study the status of political participation and the factors affecting it among young students of the two universities.