خلاصة:
مطالعه پیش روی، با هدف بررسی تأثیر تعهد کاری و مشارکت کارکنان بر سازمان جهادی با میانجیگری رهبری تحولگرا در سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علی و جامعه آماری شامل کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان به تعداد 1399 نفر در 44 شعبه و نمونهای برابر 149 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از نوع تک مرحلهای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای استاندارد تعهدکاری، مشارکت کارکنان، رهبری تحولگرا و سازمان جهادی بود که روایی محتوایی آن تأیید و سپس پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 80/0، 77/0، 86/0و 90/0 برآورد شد. یافتههای این مطالعه نشان داد که تعهدکاری (58 درصد) و مشارکت کاری (4درصد) بر سازمان جهادی و ابعاد آن بین کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان تأثیر داشته (05/0>P)، اما رهبری تحولگرا، در میانجی گری رابطه بین مشارکت کاری و ابعاد آن، همچنین تعهدکاری و ابعاد آن بین کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان ناکام بوده است (05/0<P). به نظر میرسد کارکنان با تعهد بالا و کارکنانی که در تصمیم گیریها در سازمان نقش دارند، میتوانند بر ابعاد مختلف ساختاری، زمینهای و رفتاری سازمان جهادی مؤثر باشند.
The present study was conducted to investigate the effect of work commitment and employee participation on the jihadi organization mediated by the transformational leadership in the Social Security Organization of Isfahan Province. The research method was descriptive-correlation of scientific type and statistical population including 1399 employees of Isfahan Social Security Organization in 44 branches and a sample of 149 people using one-stage cluster random sampling method. The data collection tools were standard questionnaires of commitment, employee participation, transformational leadership and jihadi organization whose content validity was confirmed and then their reliability was estimated to be 0.80, 0.77, 0.86 and 0.90 using Cronbach's alpha coefficient, respectively. Findings of this study showed that commitment (58%) and labor participation (4%) had an effect on the jihadi organization and its dimensions among the employees of Isfahan Social Security Organization (P <0.05), but transformational leadership mediated the relationship between participation Work and its dimensions, as well as commitment and its dimensions among the employees of the Social Security Organization of Isfahan Province have failed. (05/0 <P). It seems that employees with high commitment and employees who are involved in decision-making in the organization can be effective on various structural, contextual and behavioral aspects of the jihadi organization.
ملخص الجهاز:
از اين رو، يکي از دغدغه هاي اصلي در اين مطالعه که ميتواند منشأ ارتبـاط هـاي بسـياري در مـدل مدنظر اين پژوهش باشد، توجه به اين نکته است : آيا اساسا اين مسـئله مـيتوانـد در سـازمان تـأمين اجتماعي استان اصفهان صدق داشته باشد؟ آيا ميزان مشارکت کارکنان در ايـن سـازمان بـه حـدي هست که بتواند ابعاد مختلف يک سازمان جهادي را تحت تأثير قرار دهد؟ آيا تعهد کارکنـان ايـن سازمان ميتواند بر ابعاد مختلف سازمان جهادي در راستاي توسـعه سـاختاري، زمينـه اي و رفتـاري تأثير بگذارد؟ اساسا ميزان تأثير مشـارکت کارکنـان و تعهـد کـاري کارکنـان در سـازمان جهـادي براساس مدل تلفيقي ميلز و فولاگر٤ (٢٠١٧)، لان و چانگ ٥ (٢٠١٧) تا چه حد اسـت ؟ آيـا رهبـري تحول گرايي ميتواند به ميزان قابل قبولي نقش ميانجيگري را ايفا کند؟ 1.
با توجه به ارتباط بين مشارکت کاري و تعهـدکاري (پـورتر١، ٢٠١٧) و همچنـين ارتبـاط بـين مشارکت و ساختار سازماني (سالانيک و پفيفر٢، ٢٠١٤) که نزديک تـرين مـورد مشـابه بـه سـازمان جهادي است ، ميتوان گفت مهم ترين پيشينه هاي مرتبط با مبحث مشارکت کارکنان بـه شـرح زيـر است : قاسمي روشناوند و همکاران (١٣٩٤) در پژوهشي با عنوان «بررسي نقش مشـارکت کارکنـان و تعهدکاري در پيش بيني ساختار سازماني ادارات کل ورزش و جوانان خراسان » و بين ١٤٠ نفر از کارکنان با استفاده از روش توصيفي- استنباطي و نمونه گيري هدفمند نشان دادند که بين مشـارکت کارکنان با ساختار سازماني ارتباط معنادار وجود دارد.
The mediating role of psychological empowerment between transformational leadership and employee work attitudes.