خلاصة:
تاریخ شیعه در عصرحضورامامت شاهد اختلافات درون گروهی درعرصه های متعددکلامی وسیاسی بود.باواکاوی تاریخی این اختلافات وتنازعاتی که گاهی منجر به انشعابات درونی نیز می شد به روشنی درمی یابیم که همه آنها برمحورامامت وشئون ومصادیق آن بوده است.نگارنده دراین نوشتار باتکیه برمنابع کهن تاریخی وروایی درصدد تبیین چرایی وچگونگی آن دسته ازمشکلاتی است که اصحاب ائمه درباره مصادیق وتعیین اعیان امامت والگوهای حقیقیآن داشته اند.روشن است که بحث وبررسی دیدگاه های شیعیان نخستیندرباره نقش وویژگی ونیز اسباب اختلافات ونزاع های فرقه ای درمیان شیعیان مجال دیگری می طلبد.
ملخص الجهاز:
عـده اي نيـز بنـابر گزارش نوبختي و ديگران ، با مشاهده اختلاف و مشاجرات سادات حسـني و حسـيني دچـار ترديد شده و گفتند بهتر است صبر کنيم تا ببينيم که خود اين دو شاخه بر چـه کسـي اتفـاق نظر ميکنند(اشعري قمـي، ١٣٦١، ١٩، ٧٠ تـا٧٢؛ نـوبختي، ١٣٥٥، ١٩ ، ٥٢ بـه بعـد)؛ ديگـر پيروان ائمه نيز در انتخاب امامان و نوع نگاه خود به ويژگيهاي امـام هـم داسـتان نماندنـد.
همه اينها حکايت از آن دارد که موضوع تعيين مصداق امـام بـه آن روشـني و آسـاني نبـود که تکليف همگي اصحاب اماميه روشن باشد و امامان نيز گـاهي بـه جـاي تعيـين الگوهـاي مشخص ، شرايط علمي ويژه اي را براي حقانيت امام آورده و شايد اطـلاق عنـوان اماميـه بـه جاي اثني عشريه براي شيعيان در آن زمان ،از اين جهـت باشـد از ايـن روي وقتـي ملاحظـه ميکنيم برخي از اصحاب و حتي برجستگان آن ها در امر مصداق امامت متحير ميشدند نـه جاي تعجب است و نـه حتـي سـرزنش آنهـا، چـرا کـه فضـاي سياسـي واجتمـاعي و برخـي محذورات درون گروهي اجازه چنـين کـاري را نمـيداد بـه گفتـه برخـي حـديث پژوهـان خروج از نظام امامت در آن زمان ، به سبب بي تقوايي و پيـروي از هواهـاي نفسـاني و يـا بـا هدف بدعت گذاري نبوده است ،چرا که شناخت ائمه اثني عشر، به گونه خاص و همراه بـا نام آنها، بدان صورت که ما امروزه ميدانيم ، در آغاز روشـن نشـده بـود.