ملخص الجهاز:
هماکنون نیز مطالعهء پدیدهء بنیادگرایی اسلامی،چرایی و علل ظهور جنبشهای اسلامی و در نهایت چگونگی کنترل و مهار آنها در سطح ملی،منطقهای و بین المللی واجد اهمیت بسیاری است و دغدغه فکری بسیاری از نظامهای سیاسی و استراتژیستها را شکل میدهد.
ظهور گروههای متعدد تندرو در جهان اسلام در پایان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، پیدایش گروه القاعده و طالبان و به دنبال آن حمله ایالات متحدهء آمریکا به افغانستان و عراق و به ویژه غلبه گفتمان مبارزه با تروریسم بین المللی،نشان میدهند که گفتوگو دربارهء این پدیدهء اجتماعی و سیاسی همچنان دارای اهمیت است.
مسأله اصلی کتاب بررسی تأثیر جنبشهای اسلامی بر ثبات و یا بیثباتی نظامهای سیاسی کشورهای عربی،آیندهء این جنبشها و چگونگی تعامل آنها با نظامهای سیاسی است.
در قسمت بعدی،نگارنده با بیان اینکه اسلام سیاسی پدیدهای صرفا قدیمی و سنتی نیست؛ ریشههای جدید آن را مورد بحث و بررسی قرار داده و توضیح میدهد که اسلام سیاسی از زمان آغاز جریان احیاگری دینی تا شکلگیری گروههای اسلامی تندرو در حال حاضر، پدیدهای نو بوده است.
در این بخش،نگارنده ضمن توضیح الگوهای تعامل نظامهای سیاسی و جنبشهای اسلامی،دموکراتیک شدن نظام سیاسی و به ویژه به رسمیت شناختن گروههای اسلامی از سوی رژیمهای حاکم را به منزلهء بهترین راه برای برقراری امنیت و ثبات سیاسی معرفی میکند.
قسمت بعدی مقاله،معطوف به بررسی علل و عوامل تأثیرگذار بر تندروی گروههای اسلامگرا در کشورهای عربی است و این مسأله را مورد بررسی قرار میدهد که چرا این گروهها برای رسیدن به اهداف خود،دست به خشونت سیاسی و اسلحه میبرند؟در این خصوص به دو عامل اساسی اشاره میشود:1.