خلاصة:
چین علاقه زیادی به افزایش حضورش در خاورمیانه دارد. چین به دنبال یافتن
متحدان منطقهای جدیدی برای تعقیب اهداف استراتژیک خود نظیر دسترسی به
ذخایر نفتی، یافتن بازارهای مصرف جدید و رقابت با ایالات متحده در جهت
کسب توفق در منطقه ای است که یک جزء بنیادین در نظام بین الملل به حساب
می آید.
به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران مناسب ترین گزینه برای این رویکرد باشد
به همین دلیل روابط استراتژیک تهران و پکن طی چند سال گذشته به طرز چشم
گیری افزایش یافته است. از سویی دیگر دسترسی به منابع انرژی دریای خزر نیز
از دیگر اهداف اصلی چین است که از طریق افزایش حضور در منطقه آسیای
مرکزی و از طریق ایران تأمین می گردد.
سؤال اصلی مقاله این است: تأثیر حادثه 11 سپتامبر بر گسترش روابط سیاسی-
اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و چین چگونه بوده است؟
فرض اصلی بر این است. بنظر می رسد تاثیر حادثه اا سپتامبر بر روابط ج. خلق
چین با ج. ا. ایران مبتنی برعملگرائی برای مقابله با سیاست یک جانبه گرائی آمریکا
در منطقه و جهان گسترش یافته است.
روش تحقیق مقاله تلفیقی است که در آن از روشهای تاریخی- توصیفی و
تحلیل محتوایی استفاده شده است.
چارچوب نظری این مقاله این است که گسترش مناسبات تجاری و اقتصادی دو
کشور ایران و چین در نتیجه "عملگرایی" در سیاست خارجی آنها صورت گرفته
است. به لحاظ سیاسی حکومت پکن تلاش کرد با اعطای برخی آزادیها مردم را
برای حمایت از برنامه نوسازی بسیج نماید. در حوزه بین المللی چین سیاست
خارجی مصالحه جویانه با همه کشورها را در پیش گرفت و در حوزه اقتصادی
نوسازی را به هدف اصلی سیاست خارجی و داخلی چین تبدیل کرد.
روابط ایران و چین بعد از جنگ جهانی دوم وآغاز جنگ سرد در دو محور همکاری
شوروی- چین و آمریکا - ایران تعریف می شد که با عادی شدن روابط آمریکا و
چین فصل جدید در این روابط آغاز و پس از انقلاب اسلامی ایران نیز ماهیت
ویژهای یافت. رویکرد مشترک دو کشور در مقابله با قدرت یابی هژمونی بین
المللی بعد از حادثه 11 سپتامبر، بُعد جدید روابط آنها است که محوریت روابط از
ایدئولوژیک به امنیت ملی استوار بر انرژی و امنیت، تغییریافته است.