خلاصة:
از مباحث اصلی و محوری در حقوق اساسی، علم سیاست
و حقوق بین الملل، بحث دولت است. دولت به عنوان یک
بازیگر مهم و محوری در همه دور ههای تاریخی در عرصه
حیات جمعی بیشترین توان تأثیرگذاری بر کُنش- واکنش
نهادهای غیردولتی و شهروندان را داشته است؛ زیرا در این میان
از اساس یترین شرایط موجودیت خویش، یعنی قدرت سیاسی
بهره جسته است و به عنوان حاکمیت و یا همان قدرت برتر
و بلامعارض در قلمرو و سرزمینی خاص به ایفای نقش های
خود پرداخته است و در حقیقت با لحاظ کردن عناصر اساسی
به عنوان مقومات دولت در ابعاد ساختارها، فرآیندها و کار
ویژه های عمومی در بخش های مختلف هم چون سیاست،
فرهنگ، اقتصاد و غیره یا به عنوان دولتی کارآمد و مطلوب
تجلی یافته است یا برعکس، که در صورت دوم جامعه را با
زحمات فراوانی روبرو نموده است.
البته در این میان از نقش کسانی که همواره در مقابل
دولت و سیاست های غلط آن ایستادگی می نمایند و
نیز خواهان اصلاحات و تغییر استراتژ یها هستند، هم
نمیتوان گذشت؛ و یکی از همین انسا نهای حق طلب،
امام سجاد علیه السلام است که پژوهش دقیق و موشکافانه
درباره زندگی سیاسی و اجتماعی ایشان اهمیت ویژ های
دارد؛ زیرا عدم تحقیق روشمند در این باره موجب شده
است که پرسشها و شبهات متعددی درباره زندگی آن
امام همام به وجود آید.
برخی بر این باورند که امام سجاد علیه السلام فقط به امور
شخصی و عبادی خود م یپرداخته و در برابر مسائل
سیاسی جهان اسام ب یتفاوت بوده است؛ 1 در حالی که
وی نه تنها در برابر سرنوشت مسلمانان بی تفاوت نبود،
بلکه با حاکمان ظالم عصر خود نیز مبارزه می کرد و صدای
ح قطلبی خود را به گوش دیگران می رساند.
بر این اساس، با چنین نگرشی پژوهش حاضر
ساما نیافته است. لذا ساختار مقاله با تلفیقی از مسائل
و مباحث تاریخی و سیاسی به این ترتیب است که ابتدا
به تبیین دولت امویان، اوضاع سیاسی- اجتماعی قبل
از امامت امام سجاد علیه السلام و تأثیر آ نها در اندیشه سیاسی
ایشان پرداخته شده است. سپس به بررسی مفاهیم
اندیشه، اندیشه سیاسی، دولت و نیز طرح آ نها در
اندیشه سیاسی امام سجاد علیه السلام و همچنین تفاوت این بینش
و نگرش با سایر دول تها و بیان ماهیت دولت اموی
و اثبات ناکارآمدی این دولت، با توجه به اندیشه هایتوحیدی امام علیه السلام
بر مبنای اصول و شاخصه های مطرح شده در سیره ایشان پرداخته شده است.
پس از مطرح شدن مباحث سیاسی موضوع، نگارنده
به لحاظ اهمیت بحث به طرح امامت علی بن الحسین علیه السلام و خلفای معاصر با دوران امامت ایشان از
نظر تاریخی و همچنین تلفیق آن با سیاست پرداخته
است. و در هر قسمت به تشریح ویژگیهای شخصیتی خلفا و رو شهای برخوردی مناسب امام سجاد علیه السلام
و نیز موضع گیر یهای متناسب با شرایط و مقتضیات زمانی و
مکانی و نیز تلا شها و خدمات ایشان در هدایت جامعه اشاره شده است.
در پایان نتیجه گرفته می شود که جوهرِ اندیشه و سیره سیاسی امام سجاد علیه السلام
در مواجهه با دولت اموی، اولاً مبتنی بر آموز ههایی است که از یک نظام منسجم
دینی حاصل شده است و ثانیاً پرتوی از سیر و سلوک
الهی و نیز جلوه ای از سرسپردگی وی در برابر فرمان
حق تعالی در راستای هدایت جامعه به سوی کمال و
سعادت ابدی است.