خلاصة:
هدف کلی این پژوهش تحلیل مداخلۀ خانوادهها و اجتماعات محلی در فرایندهای آموزشی و مدیریتی مدارس با استفاده از مدل نظری «همپوشانی حوزههای تاثیر» بود. روش تحقیق از نوع ترکیبی تبیینی (کمی کیفی) بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان، مدیران و والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه بود. تعداد ۳۱۱ نفر از معلمان و مدیران و ۳۸۱ نفر از والدین دانش آموزان بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در بخش کمی دو پرسشنامه و در بخش کیفی یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختیافته بود. تحلیلها دادههای نشان داد که مدارس انتخابشده والدین را در بعد والدگری، حمایت داوطلبانه، یادگیری در خانه، مشارکت در تصمیمگیری و ارتباطات مداخلۀ دادند اما در بعد همکاری با اجتماع محلی سطح مداخلۀ پایین بود. نتایج تحلیل پرسشنامه دوم نشان داد والدین در تمام گونههای مداخله، مداخلۀ بالای دارند اما در گونه حمایت داوطلبانه و مشارکت در تصمیمگیری مداخلۀ کمتراست. از دادههای حاصل از بخش کیفی در ارتباط با تاثیر مداخله بر یادگیری، مقولههای مانند نهادینه کردن ارزشهای اجتماعی، آموزشی و مذهبی توسط اجتماعات محلی و والدین، تقویت رفتارهای مربوط به یادگیری استخراج گردید. در خصوص موانع مداخله مقولههای مانند شرایط و ویژگیهای والدین، شرایط و ویژگیهای دانش آموزان، عدم انعطاف معلمان، مشکلات اقتصادی و نبود فرهنگ مداخله احصا گردید.
Abstract
The overall purpose of this research was to analyze the Families and Community’s involvement in the educational and managerial processes of schools using The “Overlapping Spheres of Influence” Theoretical Model. The research method was an explanatory (quantitative - qualitative) combination. The statistical population consisted of all teachers, administrators and parents of elementary school students in Kermanshah. 311 teachers and managers and 381 parents of students were selected as the sample of the study. The tool used in the quantitative section was two questionnaires, and in the qualitative section of the interview protocol. Data analysis showed that Selected schools interfered parental involvement in parenting, voluntary support, home-based learning, decision-making, and communication. But in the area of community-based collaboration, intervention was low. The results of the analysis of the second questionnaire showed that parents have high interfered in six types involvement, but are less interfered in types voluntary support and participation in decision-making. data from the qualitative section in relation to the effect of learning intervention, categories such as institutionalizing social, educational, and religious values by local communities and parents, reinforced learning behaviors. In connection with the barriers to involvement, categories such as conditions and characteristics of parents, conditions and characteristics of students, lack of Flexible teacherchr('39')s, economic problems, and lack of involvement culture were recorded
ملخص الجهاز:
اين ابزار بر مبناي شش نوع مداخلة (والدگري ، ارتباطات ، فعاليت هاي داوطلبانه ، يادگيري در خانه ، تصميم گيري و همکاري با اجتماع ) با ٣٩ گويه به صورت بسته پاسخ و در مقياس پنج درجه اي ليکرت با قيود زماني (به ندرت تا هميشه ) تنظيم شده اند و براي بررسي اينکه چگونه مدرسه به در گيرکردن اعضا اجتماع محلي و والدين در فرايند آموزشي و مديريتي دست پيدا مي کند طراحي شده است .
Measure of School, Family, and Community Partnerships 179 محلي و مدرسه اپستين ،[٩] پرسشنامه ميزان مداخلة والدين در فرايند آموزشي و مديريتي مدارس طراحي گرديد سپس براي روايي صوري ازنظر متخصصان روانشناسي تربيتي بهره گرفته شد که با استناد به نظر اساتيد پرسشنامه از روايي صوري برخوردار بود و براي روايي محتوايي آن از تحليل عاملي اکتشافي استفاده شد که نتايج آن در ذيل آمده است : قبل از انجام تحليل عاملي ، به منظور اطمينان از کفايت نمونه گيري و معني داري کفايت داده ها، مقادير کيزر-مير-الکين (KMO) و آزمون بارتلت مورد آزمون قرار گرفت .
آزمون ميانگين براي تعيين وضعيت دخالت دهي والدين و اجتماع محلي در مدارس (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتايج جدول فوق نشان مي دهد که مدارس انتخاب شده ، والدين را در عامل هاي والدگري ، ارتباطات ، کمک داوطلبانه ، يادگيري در خانه و تصميم گيري با توجه به اينکه مقدار تي به دست آمده بالاتر از ١/٩٦ و سطح معني داري کمتر از ٠/٠١ بود، مداخلة مي - دهند.