خلاصة:
بدون تردید استاد شهید مطهری در بیشتر مسائل فکری که در زمان خود وارد شد،
نظرات و دید گاه های عمیقی ارائه کرد که حاصل تحقیقات و تلاش های
خستگی ناپذیر ایشان بود . از جمله بحث هایی که می توان در اندیشه استاد مطهری
پی گرفت، بحث از مقوله آزادی است که این بحث را می توان از منظرهای مختلف
دنبال کرد . از این رو، پرسش های زیادی پیش روی پژوهشگر نهاده و از هر زاویه
بحثی گشوده می شود. از جمله می توان به طور کلی این پرسش را مطرح کرد که
آیا از نظر علامه شهید مطهری اسلام و آزادی با هم سازگاری دارند؟ به بیان دیگر
چه رابطه ای بین اسلام و آزادی برقرار است؟ مبانی و معیارهای مفهوم آزادی کدام
است؟ آیا آزادی مرز پذیر است و چگونه از آن م یتوان به شیوه درست بهره برد؟
مباحثی که در پی می آید به جمع اسلام و آزادی اشاره دارد و در طی مباحثی
همچون مفهوم آزادی، دلایل ضرورت آزادی، انواع و اقسام آزادی و حدود آزادی
به اثبات این مساله با تاکید بر اندیشه و آرای آیت الله مطهری م یپردازد.
ملخص الجهاز:
امـا استاد اين نوع آزادي را کاملا رد مي کند و معتقد است که در يک جامعه که افراد براسـاس يک سلسله تعهدات و التزامات زندگي مي کنند، يک فرد نمي تواند همـه ي اعمـال دلخـواه خويش را هميشه و همه جا انجام دهد به نظر وي آزادي مطلق چيزي جز هرج و مـرج و نقض تعهدات اجتماعي نيست .
فقـدان مانع که در تعريف علامه مطهري لحاظ شده است به يک معنا اشاره بـه آزادي منفـي دارد، ولي اين آزادي منفي ، از نگاه استاد مطهري ، به خودي خود ارزشـمند و کامـل نيـست و از اين رو پاي آزادي مثبت نيز به تعريف وي گشوده مي شود و بنابراين از نگاه وي آزادي در رشد و کمال آدمي مي بايست مورد توجه و بهره مندي قرار گيـرد.
استاد مطهري معتقد اسـت کـه تقـوا بـه انـسان آزادي معنـوي مي دهد، يعني او را از اسارت و بندگي هوي و هوس آزاد مي کند، رشته آز و طمع و حـسد و شهوت و خشم را از گردنش بر مي دارد و به اين ترتيب ، ريشه رقيت هـا و بردگـي هـاي اجتماعي را از بين مي برد.
استاد مطهـري ايـن سـخن کـه انـسان هـر عقيده اي را انتخاب کند، محترم است ، را مردود مي داند و گفته ي کسي که به عنـوان مثـال مي گويد چون اين بت ها مورد احترام ميليون ها انسان هستند، پس من هم بـه آنهـا احتـرام مي گذارم را جهالت و ناداني مي دانند، نه خدمت و احترام به بشر و آزادي انـسان ( همـان ، ص ٤٠).