خلاصة:
نوشتار پیش رو بر آن است تا بر اساس معیارهای پنجگانة کوربت (2010)، متعارفبودگی فرایند اشتقاق و وندهای اشتقاقی در فارسی را از منظری ردهشناختی واکاوی کند. بدین منظور تعداد (195) وند اشتقاقی به مثابة دادههای پژوهش در نظر گرفته و معیارهای متعارفبودگی کوربت بر آنها اعمال شد. نتایج پژوهش نشان میدهند که در مجموع،(68) وند اشتقاقی فارسی از مجموع (195) وند، معیارهای متعارفبودگی را به میزان یک درجه رعایت نکردند. تنها معیاری که از سوی این (68) وند رعایت نشد، معیار «تجزیهپذیری» بود. در این میان، نامتعارفترین وند فارسی، پسوند –ale نسبت است که دو معیار تجزیهپذیری و شفافیت صوری را رعایت نکرده است؛ از این رو میتوان چنین نتیجه گرفت که (34%) وندهای اشتقاقی فارسی، به میزان یک درجه از متعارفبودگی فاصله دارند. نظام اشتقاق فارسی اگر به طور کامل متعارف میبود، باید (975) امتیاز از پنج معیار متعارفبودگی کسب میکرد، امّا با احتساب (71) عدم امتیازگیری، (904) امتیاز کسب کرده است، یعنی به میزان (29/7%) از متعارفبودگی فاصله گرفته است؛ یا به عبارت دیگر به میزان حدود (93%) متعارف است. این میزان از متعارفبودگی نشان میدهد نظام اشتقاق فارسی، با وجود وندهای غیر زایای خود، به نمونة متعارف این نظام در میان زبانهای دنیا بسیار نزدیک است.
The present contribution bears an attempt to take a novel synchronic perspective on derivational morphology in Persian namely canonical derivation. Introduced by Corbett (2010) and being a sub branch of canonical typology approach, canonical derivation viewpoint looks for canonical instances of single grammatical categories which are the best, the clearest and the indisputable ones rendering spectacular typological definitions. In this paper, by analyzing (195) derivational affixes including (22) prefixes and (173) suffixes, we endeavored to discover whether derivational morphology is canonical in Persian or the derivational affixes are far from canonicity in some degrees. The data analysis revealed that (%34) of derivational affixes rejected the substitutability criterion and just one suffix rejected 2 criteria. In sum, among 975 points for the fully canonical system, Persian gained 904which portrayed (%7.29) deviation from the canon; in other words, it is (%93) canonical. This amount of canonicity illustrates that derivation system in Persian is so close to the canonicity of derivation systems worldwide.
ملخص الجهاز:
بـر ایـن اساس ، در نوشتار پیش رو برآنیم تا فرایند اشتقاق و در واقع وندهای اشـتقاقی زبـان فارسـی را از منظـر متعارف بودگی رده شناختی واکاوی کنیم ؛ از این رو مهم ترین پرسش پژوهش این است کـه آیـا ونـدهای اشتقاقی یا واژگان حاصل از فرایند اشتقاق در زبان فارسی، بـه لحـاظ معیارهـای پـنج گانـۀ رده شـناختی کوربت از مشخّصات اشتقاق متعارف ٥ برخوردار هستند یا از متعارف بودگی فاصله دارند؟ بر پایۀ چنین پرسشی ، پژوهش حاضر، فرضیه ای را مبنی بر متعارف بودگی یا تمایل به متعارف بـودگی فرایند اشتقاق در فارسی متصوّر شده است .
separate lexical index اشتقاقی را نسبت به پایۀ خود بازتاب میدهد (که در چارچوب اصل ٢ بیان شده است )؛ بـه بیـان دیگـر، هر صورت یا واژٔە اشتقاقی در واقع واحـد واژگـانی متفـاوتی اسـت و جایگـاه اختصاصـی خـود را در واژگان ذهنی دارد؛ برای مثال واژٔە «هنر» به مثابۀ مدخلی جداگانـه در فرهنـگ هـای واژگـان ثبـت شـده است ، این واژه ، به هنگام میزبانی تکواژ اشتقاقی «- مند»، به واژٔە اشتقاقی «هنرمند» تحوّل مـییابـد و واژٔە «هنرمند» نیز به منزلۀ مدخلی جداگانه در فرهنگ های واژگان ثبت میشـود؛ از ایـن رو مـیتـوان گفـت ، تکواژ اشتقاقی «- مند» معیار نمایه یا مدخل واژگانی جداگانه را رعایت میکند.
٧- پس از فهرست کـردن (١٩٥) ونـد اشـتقاقی ، مشـتمل بـر (٢٢) پیشـوند اشـتقاقی و (١٧٣) پسـوند اشتقاقی در دو جدول جداگانه برای پیشوندها و پسوندها، برای تأیید معیارهـای متعـارف بـودگی (١) تـا (٥)، داده های پژوهش یعنی وندهای اشتقاقی و واژگان مشتق حاصل از آن ها با توجّه به مداخل واژگـانی فرهنگ دهخدا که در سال (١٣٧٧) و از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است واکـاوی شـدند.