خلاصة:
رساﻟـﮥ الابراج یا کلمات ذوقیه تنها رسالۀ رمزی سهروردی به زبان عربی است و کمتر بررسی شده است. با تأویل پدیدارشناسانۀ هانری کربن درمییابیم که این رساله در حقیقت حکایت بازگشت عاشقانۀ نفس به موطن اصلی خویش است، که در پدیدار رمزهای واقعی و زنده در سیر حکایت نفس بر او ظاهر میشود، به گونهای که از طریق این ظهور میتواند او را نجات دهد و به اصل خویش بازگرداند. از نظر کربن، «بازگشت به اصل» همان اصلی است که انسان معاصر در پی دوقطبی شدن حس و عقل جهانشناخت پسا-دکارتی، آن را فراموش کرده، که در حقیقت به خاطر از میان رفتن ساحت خیال مجرد یا نفس در جهانشناسی معاصر است. آنچه خیال آدمی را فعال و مجرد میکند عشق به بازگشت به وطن حقیقی است که گنوس یا معرفت نجاتبخش آن را متذکر میشود و آدمی را به اصل مثالی و فرشتهگون خویش ارجاع میدهد. تأویل از نظر کربن، بازگشت به اصل و ربالنوع پدیدارهاست که در پدیدارهای رمزی متجلی میشود. او میکوشد تا وجه معاصرانۀ «عالم مثال» را در قالب نظریۀ «تخیل خلاق» و پدیدارشناسی خاص خویش عرضه میکند. این جستار حکایت عشق به بازگشت را در آینۀ رمزها، که تجلیگاه اصل مثالی پدیدارهاست، نشان میدهد.
Resalat al-Abraj or Kalemate Zowqiye is one of Sohrevardi’s symbolic treatises in Arabic studied less. With Henry Corbin’s phenomenological hermeneutics, we understand it represents the story of lovingly returning of a soul to his original homeland, in which is revealed to the soul his story of travelling through the phenomena of real and live symbols, in such a manner that he is saved and returned to his origin through this revealing. Corbin believes "returning to the Origin" is the very principle that contemporary man has forgotten following the body-mind dualism of post-Descartian cosmology, caused by disappearing of an intermediator i.e. the world of soul in his active and spiritual imagination. What makes imagination agent and spiritual is the love for returning to the true homeland; with gnosis reminding it and referring to the angelic origin. Corbin describes the spiritual hermeneutics as returning to the origins and archetypes of phenomena, revealed to the soul through dematerialization and active imagination in the intermediate world. He tries to represent the contemporary aspect of “mundus imaginalis” as the theory of “active imagination” and his especial phenomenology. Here we present this lovingly returning in the mirror of symbols wherein the origins of phenomena appeared.
ملخص الجهاز:
این تأویل نفس نوعی روانشناسی عرفانی (mystical psychology) است که فرد درپی آن است که به خود روحانی و ازلیاش دست یابد که همانندیهایی نیز با فرایند تفرد (individuation) یونگی دارد، که طی مسیری بهامتداد کل زندگی است که از خود ذهنی زمینی (ego) به خویشتن فراذهنی آسمانی (self) میانجامد (بنگرید به همان: 114-115؛ فرانتس 1393: 40-44)، اما در اینجا برمبنایی متافیزیکی سخن میگوییم که در آن، امتداد و سیطرۀ صورتی مثالی محرک فهمی از جهان (interpretatio mundi) است که در وهلۀ اول استشراق یا جهتیابی (orientation) بنیادینی را مفروض میگیرد که از شرق و غرب عالم در جهتگیری وجودی بشری سخن میگوید.
اینجا سالک در لحظۀ حضور خودش پس از خلاصی از ارض بدن به ارض ملکوت میرسد، جایی که جهت ندارد و مکانی کیفی و روحانی است که قلمرو مثالی امور و اشی است که جهان ملکوتی خود او، که در اینجا در شخص فرشته متجلی شده است، میتواند حقیقت و راز آنها و شخص امور و اشیا را به نفس نشان میدهد: این عالم را عالم مثال (mundus imaginalis)، عالم صورتهای مثالی، یا بهتعبیردیگر عالم تطابقات و عالم رمزها خوانند، بدین معنا که این عالم با عالم محسوس بهعنوان عالمی مسبوق به آن و با عالم معقول بهعنوان سرمشق آن رابطۀ رمزی دارد.