خلاصة:
با توجه به ارتباط دوسویه مابین تمرکززدایی مالی و توسعه منطقه ای در کشورها، در این مطالعه، به بررسی ارتباط متقابل توسعه منطقه ای و تمرکززدایی مالی تعادل عمودی در استانهای کشور پرداخته ایم. مطالعه، در دو بخش انجام گرفته، که در بخش اول، شاخص ترکیبی توسعهCIRD بر اساس 5 بُعد (اقتصاد کلان، علم و نوآوری، پایداری زیست محیطی، سرمایه انسانی و خدمات عمومی) و با استفاده از روش تحلیل مؤلفه اصلی دو مرحله ای (PCA) در مقاطع زمانی 1385 تا 1395 برآورد، و در بخش دوم، با استفاده از معادلات همزمان و روش حداقل مربعات دو مرحله ای با جزء خطا (EC2SLS)، اثرات متقابل تمرکززدایی مالی تعادل عمودی و توسعه منطقه ای، بررسی شده است. نتایج تحقیق حاصل از مراحل فوق، نشان می دهد که استان تهران، در بالاترین سطح توسعه و استان سیستان و بلوچستان، در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند و این دو استان، عملاً بازگو کننده نابرابری گسترده در سطح استان های کشور می باشند و بیشترین نابرابری منطقه ای (اختلاف بین بالاترین سطح و پایینترین سطح شاخص توسعه هریک از ابعاد) مربوط به ابعاد علم و نوآوری و سرمایه انسانی است که از عوامل اصلی تعیین کننده نابرابری منطقه ای می باشند. در بررسی بخش دوم، نشان داده شده که تأثیر متغیر تمرکززدایی تعادل عمودی بر شاخص توسعه منطقه ای منفی و معنادار است، بدین معنا که اگر استان ها بر اساس درآمد خود هزینه کنند، کاهش کمی در توسعه استانی دارد؛ به دلیل آنکه استان ها در تعیین ضرائب و پایه های مالیاتی، نقش کمتری دارند و استان های کمتر توسعه یافته، توانایی در کسب درآمد کافی برای پوشش دادن اعتبارات استانی خود را ندارند و به دلیل ظرفیت پایین درآمدی در استان های کمتر توسعه یافته نظیر استان سیستان و بلوچستان، ایلام و ...، میزان شاخص درآمدی در این استان ها در سطح بسیار پایینی قرار دارد که این امر، موجب میشود استان ها نتوانند پاسخگوی تمام هزینه های استان باشند. همچنین با ارتقاء توسعه منطقه ای، تمرکززدایی مالی افزایش می یابد؛ بدین معنا که استان های با سطوح مختلف توسعه، احتمالاً تمایلات متفاوتی نسبت به نوع، کیفیت و کمیت کالاهای عمومی دارند.
Regarding the bilateral relationship between financial decentralization and regional development at the national level, this study examines the relationship between regional inequality and vertical balance financial decentralization across the provinces of Iran. For this purpose, the calculations are carried out in two stages: in the first stage, the Composite Index of Regional Development (CIRD) is calculated in five dimensions (macroeconomics, science and innovation, environmental sustainability, human capital and public services) by using the two-stage principal components analysis (PCA) during 2006-2016. In the second stage, the interactions between vertical balance financial decentralization and regional development are estimated using the simultaneous equations and error component two-stage least squares (EC2SLS). The results of the first stage analysis show that Tehran province is at the highest level of development, and Sistan and Baluchestan province is at the lowest level of development, and these two provinces practically reflect the wide inequality in the provinces of Iran. In addition, the highest regional inequality is related to the dimensions of science, innovation and human capital. The results of the second stage indicate that the effect of vertical balance financial decentralization on negative regional development is significant and negative, meaning that if provinces spend based on their income, a slight decrease in provincial development has it Because provinces play lesser role in determining tax rates and bases, less developed provinces are not able to generate sufficient revenue to cover their provincial expenditures. Financial decentralization also increases with an increase in regional development, meaning that provinces with different levels of development are likely to have different tendencies toward the quality and quantity of public goods.
ملخص الجهاز:
مطالعه ، در دو بخش انجام گرفته ، که در بخش اول ، شاخص ترکیبی توسعه CIRD بر اساس ٥ بعد (اقتصاد کلان ، علم و نوآوری، پایداری زیست محیطی، سرمایه انسانی و خدمات عمومی) و با استفاده از روش تحلیل مؤلفه اصلی دو مرحله ای (PCA) در مقاطع زمانی ١٣٨٥ تا ١٣٩٥ برآورد، و در بخش دوم ، با استفاده از معادلات همزمان و روش حداقل مربعات دو مرحله ای با جزء خطا (ECSLS٢)، اثرات متقابل تمرکززدایی مالی تعادل عمودی و توسعه منطقه ای، بررسی شده است .
ادامه این مقاله ، به این صورت ارائه میشود: در بخش دوم ، مبانی نظری و پیشینه تحقیق در حوزه توسعه ، بررسی گردد؛ در بخش سوم ، اطلاعات جزئی در مورد داده ها، و روش های مورد استفاده برای ایجاد شاخص ترکیبی و اثرات متقابل تمرکززدایی مالی و توسعه منطقه ای ارائه میشود؛ بخش چهارم ، مشتمل بر نتایج سنجش سطح توسعه منطقه ای و تأثیر متقابل توسعه منطقه ای و تمرکززدایی مالی استان های ایران است و بحث و نتیجه گیری نیز در بخش پایانی این مطالعه ارائه میگردد.
مطالعات داخلی مهدی صادقی شاهدانی و همکاران (١٣٩٣)، در مطالعه ای با عنوان «اثر تمرکززدایی مالی، توزیع درآمد و رشد اقتصادی در ایران »، با استفاده از مباحث الگوی رشد نئوکلاسیک در چارچوب مدل رشد سولو، اثرات مستقیم و غیرمستقیم تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی را با استفاده از داده های پانلی برای ٣٠ استان کشور ایران طی دوره ٨٦-١٣٧٩ برآورد کرده اند و شاخص تمرکززدایی مالی نسبی، نسبت تملک دارایی سرمایه ای استانی به تملک دارایی سرمایه ای در نظر گرفته شده است .