خلاصة:
با وجود پیشرفتهای چشمگیر در زمینه سلامت روانی و رشد تکنیکهای درمان اختلالات روانی، هنوز بشر امروز در اعماق وجود خود از یک اضطراب ناشناخته رنج میبرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی یک شیوه درمانی از نوع مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب، با بهرهگیری از ذکرها و دعاهای ماثور در متون اسلامی، انجام شد. طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیشآزمون−پسآزمون، با گروه کنترل در لیست انتظار بود. جامعه آماری کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی قم بودند. بدین منظور از بین زندانیانی که بالاتر از نرم اضطراب داشتند، 34 نفر انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کتل و پروتکل آموزشی و برنامه ذکرگویی در مورد اضطراب و براساس منابع اسلامی بود که در قالب هفت جلسه آموزشی−توجیهی و در ۴۰ روز تمرین ارائه و روایی محتوایی آن نیز با ارزیابی ۱۲ خبرۀ متخصص دینی و روانشناسی تایید شد. تحلیل کوواریانس دادهها نشان داد که میانگین نمرات اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پسآزمون کاهش معناداری (001/0>P) پیدا کرده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ذکر خدا اثر آرامبخشی و کاهندگی اضطراب دارد. برنامه ذکرگویی میتواند بهعنوان یک عامل موثر در کاهش اضطراب تعمیمیافته استفاده شود و از پروتکل این برنامه میتوان بهعنوان درمان مکمل اختلالات اضطرابی بهره برد.
ملخص الجهاز:
واید 3 و همکارانش (2007) نیز در William James Miller Wade مقایسه درمانجویان با التزام مذهبی بیشتر و کمتر که درمان آنها با مداخلات دینی همراه بود، به این نتیجه رسیدند که بهبودی گروه اول به مراتب بیشتر از گروه کمتر دیندار بود؛ بنابراین، فرضیه ما بر این اساس استوار است که بازیابی سلامت روانی زمانی کامل خواهد بود که همراه با برنامۀ درمانی با جهتگیری این بعد مهم معنوی−مذهبی انسان باشد.
هرچند در سالهای گذشته پژوهشهای فراوانی با موضوع رابطه دین و سلامت روان انجام شده است؛ اما با توجه به خلأهای پژوهشی در مورد تدوین پروتکلهای مداخلهای اسلامی−روانشناختی و تکنیکهای روانی−معنویِ انتظامیافته براساس متون مأثور اسلامی و همچنین بررسی کارآمدی آن به شیوۀ طرحهای مقبول و معتبر آزمایشی در زمینۀ اختلالات روانی، ضروری بود تا این پژوهش انجام شود؛ بنابراین، پژوهش کنونی در راستای جستار پرسشهای کلی آغازین و با هدف بررسی اثر ذکرگویی در کاهش اضطراب و در نهایت دستیابی به یک شیوه درمانی از نوع مداخلات مذهبی در درمان مکمل اختلالات روانی، با بهرهگیری از ذکرها و وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً؛ هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت.
این نتیجه در کلّیت خود به معنای تأثیر مثبت دینداری و عوامل مذهبی و معنوی در افزایش سطح بهزیستی و سلامت روانی و بهبودى اختلالات روانى و مقاوم کردن افراد در برابر تنیدگی، اضطراب و ایجاد آرامش، رضایت از زندگی و شادکامی، با بسیاری از پژوهشهای پیشین که نمونههایی از آنها در مقدمه ذکر شد، همسو بوده است.