خلاصة:
در دو دهۀ اخیر، دانمارک در بین کشورهای «نوردیک» و همچنین اتحادیۀ اروپا در کنار انگلستان و لهستان، بیشترین جهتگیری غربی _ آمریکایی را داشته است و مبنای اصلی کنشگری فعال این کشور در حوزۀ سیاست خارجی، حضور و مشارکت حداکثری در ائتلافهای آمریکایی _ غربی در نظام بینالملل است. بر همین اساس مقالۀ حاضر این پرسش را مطرح میکند که «مدل اصلی و دلایل سیاستگذارانۀ جهتگیریهای غربی _ آمریکایی در سیاست خارجی دانمارک چیست؟». در پاسخ به پرسش پژوهش، مقاله بر این فرض تأکید میکند که حاکم شدن احزاب لیبرال بر فرایندهای تصمیمگیری سیاست داخلی و خارجی دانمارک در تقابل با هنجارهای کلاسیک احزاب سوسیال _ دموکرات چپ در یک رویۀ تاریخی، بهخصوص بعد از دهۀ 2000، باعث گزینش رویکرد انطباقی _ کنشگرایانۀ فعال در نظام بینالملل بر مبنای اتحاد و ائتلاف حداکثری با ایالاتمتحده شده است. گزینش این رویکرد در تقابل با رویکردهای کلاسیک کنشپذیری انفعالی _ انطباقی جنگ سرد و کنشگری فعال انترناسیونالیستی بعد از آن در سیاست خارجی دانمارک بوده است. روش مقاله مبتنی بر واکاوی کیفی و تجزیه و تحلیل قواعد شناختی حاکم بر سیاست خارجی دانمارک در یک پسزمینۀ نظری_تاریخی است.
The main purpose of this article is to analyze the principle and cognition of Danish foreign policy in a historical perspective. In modern times, Denmark has had the most Western-American orientation among the Nordic countries, as well as the European Union, along with the United Kingdom and Poland, and its main basis for activism foreign policy is maximum presence and participation in American-Western alliances in international system. The main question of this research is based on the morphology of the trends which lead Danish foreign policy and its decision-making processes. Accordingly, the article raises the question of what are the main model and policy-making reasons for the West-American orientation in Danish foreign policy. In response to the research question, the article emphasizes that the ruling of liberal parties in Danish domestic and foreign policy decision-making processes in contrast to the classical norms of the Left Social Democrats in a historical perspective, especially after the 2000s, leads Denmark to choose an adaptive-activist approach in the international system and it is based on maximum alliance with the United States. This approach is contrasts with the classical approaches of passive-adaptive foreign policy during the Cold War era and it is also contradictory with Internationalism in Danish foreign policy after the Cold war. The method of the paper is based on qualitative analysis and examine of the cognitive rules which lead Danish foreign policy in a theoretical-historical background.
ملخص الجهاز:
ir چكيده در دو دهۀ اخیر، دانمارک در بین کشورهای «نوردیک» و همچنین اتحادیۀ اروپا در کنار انگلستان و لهستان، بیشترین جهتگیری غربی _ آمریکایی را داشته است و مبنای اصلی کنشگری فعال این کشور در حوزۀ سیاست خارجی، حضور و مشارکت حداکثری در ائتلافهای آمریکایی _ غربی در نظام بینالملل است.
در پاسخ به پرسش پژوهش، مقاله بر این فرض تأکید میکند که حاکم شدن احزاب لیبرال بر فرایندهای تصمیمگیری سیاست داخلی و خارجی دانمارک در تقابل با هنجارهای کلاسیک احزاب سوسیال _ دموکرات چپ در یک رویۀ تاریخی، بهخصوص بعد از دهۀ 2000، باعث گزینش رویکرد انطباقی _ کنشگرایانۀ فعال در نظام بینالملل بر مبنای اتحاد و ائتلاف حداکثری با ایالاتمتحده شده است.
بر همین اساس دانمارک از اولین کشورهایی بوده که به اتحادیۀ اروپا پیوسته و سیاست خارجی این کشور بعد از جنگ جهانی اول و دوم و همچنین جنگ سرد در تعامل بین جهتگیری اروپایی _ نوردیک و گرایش بیطرفی منفعلانه حرکت کرده است (Gram Skjolsager,2019, p.
هرچند بعد از Danish opt-outs رویکار آمدن لیبرالها و تشویق ایالاتمتحده به درگیر شدن بیشتر دانمارک در فرایندهای نظامی و امنیتی ناتو، حضور این کشور در ناتو تقویت شده است (Jakobsen & Ringsmose, 2015).
Leader-driven foreign-policy change: Denmark and the Persian Gulf War. International Political Science Review, 34(5), 582–597.
In Fisher, Kristian and Mouritzen, Hans (eds) Danish Foreign policy review 2019, Copenhagen: DIIS, Danish institute for international studies.