خلاصة:
شهریار از استادان مسلم و شاعران توانای معاصر ایران است که در زمینه ها و موضوعات مختلف، شعر سروده و یادگارهای ارزنده ای از خود به جا گذاشته است. تنوع و رنگارنگی موضوعات و مضامین، قالب و فرم در دیوان او جایگاهی را بدو اختصاص داده که آن پایگاه بزرگ هنری، نادر است و فقط از آن او. قریب به اتفاق دیوان فارسی شهریار از منظر شکل و فرم، شعر سنتی و بالاخص غزل است ولی شهریار در این شعرهای سنتی نوآوری خاص و خارق العاده ای را به منصه ظهور می گذارد که خواننده را به ناگزیر به اعجاب وا می دارد و به ستایش شهریار غزل می پردازد البته در این غزل و شعرسنتی، شهریار از تحولات اجتماعی، محیطی و ادبی عصر خود غافل نبوده است، او در دیوان فارسی خود، بسیاری از مفردات، تعبیرات، ترکیبات، نحو زبان، فرم و ساختار نو و جدید را در شعر خود به کار می برد از این جاست که می توان به خلاقیت این شاعر توانا در حیطه نوآوری پی برد، بالاخص نوآوری ادبی او که با ابداع و تصرف در حیطه های مختلف زبان و بیان، می توان به فرهنگ عظیم و غنی نوآوری او پی برد و استناد کرد؛ زبان عامیانه و مردم پسند و ساده با چاشنی عشق و شکست عشق و غم و اندوه آن سیمای شاعر نوآور رمانتیسم را در پیش چشم خواننده تجلی می کند و عظمت انسان دوستی و تعهد مدار و مصلح اجتماعی او، معلمان بزرگ و واعظان بنام اخلاقی گذشته را در ذهن تداعی می کند و ایستادن در چنین مرحله برزخ بین باورهای ارزش مدارانه انسانی با شکست و گلایه و غمگینی، نادره حالی ست که شاید بین شاعران نوپرداز فقط از آن شهریار باشد و بس. توانایی شاعر در عرصه های مختلف تنوع قالب ها از غزل و قصیده و مثنوی تا رباعی و حتی شعر نو و نیمایی نادره کاری ست که از کیمیاگری شهریار بر می آید و بس و موضوعات اخلاقی و متعهدانه و بالاخص شعر دینی و مذهبی و منقبت بزرگان دین نیز، عرصه دیگری ست از توانایی و نوآوری استاد سخن در عصر جنگ و آهن. این مقاله به شیوه توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای تحقق یافته و از روش اسنادی و کتابخانه ای در تدوین آن بهره جسته است.
ملخص الجهاز:
تصاویری هنری میسازد: جهانهای انرژی و اثیری و اتم گویی بسـان آسیـاهایی بود بادی که افتاده به چرخ از یک دم جاوید رحمانی انرژی کارگاه چرخ دوار اتم سازی است (دیوان- ص 1356) او با واژههای قطار، بلیط و گذرنامه تنهایی خود را چنین توصیف میکند: قطار قافله همزمان مرا بگذاشت که من بلیط و گذرنامه قطارم نیست (دیوان- ص 129) در بیت زیر نیز دنیا را به ماشین کهنه مانند میکند که انسانها و عقایدشان را تغییر میدهد همانند رانندهای که دنده را تغییر میدهد: تا به راه حق پیچید چرخ این کهن ماشین هی عوض چو راننده دنده میکند ما را (دیوان- ص 75) 5- آشنایی زدایی در تشخیص شخصیت بخشی به قهوه خانه و پنجره در بیت زیر جزو آشنایی زداییهای بسیار زیبا و تازهای است که استاد شهریار با ابتکار خود آن را خلق کرده است: قهوه خانه، سوت کور زانوی سکو گرفته در بغـل در خمار مزمن خود چرتکی پنجره، خمیازه کش (دیوان- ص 883 ) در شعر زیر نیز به خورشید، شخصیت بخشیده و میشود اظهار داشت یکی از بهترین ابیاتی است که هم نوآوری زبانی و هم نوآوری در حیطه صور خیال دارد: خورشید روی من چون رخساره بر فروزد رخ بر فروختن را، خورشید رو ندارد (دیوان- ص 159) در بیت زیر، آشتی را هموچون شخصی پنداشته که از زندگانی قهر کرده است: ای که چشم آشتی از زندگانی داشتی دیگر از این زندگانی قهر کرده است آشتی (دیوان- ص 382) شهریار در غزل «سه تار» برای تار شخصیت میبخشد و میسراید: نالد به به حال زار من امشب سه تار من این مایه تسلی شبهای تار من (دیوان- ص 351) ای دل هنوز آن سنگدل با ما نمیگوید سخن آخر تو هم ما را به هل یکدم به حال خویشتن (دیوان- ص 141) با گریه خونین من و خنده مهتاب آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم (دیوان- ص 326) در تصویر زیر نیز درخت بید مجنون را همچون شخصی میداند که به اندیشه فرو رفته است: یک درخت بید مجنون سر به زیر زل زده در جوی آب اندیشه ناک (دیوان- ص 884) ب ـ نوآوری در شکل، فرم، قالب و ساختار نو آوری در شکل و فرم و ساختار شامل موارد زیر است «وقتی کل شعر یک واحد ادبی شود و تصاویر شعر با هم بستگی داشته باشند، با روایت همراه باشد و به نمایشنامه شبیه باشد، تغییر و آمیزش لحن ها، شکل نوشتاری آن متفاوت باشد.