خلاصة:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده: «خیرکم من تعلّم القرآن وعلّمه؛ بهترین شما، کسی است که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران نیز بیاموزاند.» (نوری، 1408، ج4: 235؛ بخاری، 1422، ج17: 27). این حدیث نبوی، در درجه اوّل ناظر به تعلم و تعلیم قرائت قرآن، و بعد از آن، فهم و درک معانی بلند آن است. قرائت صحیح قرآن کریم، خود، مبتنی بر نگارش دقیق و صحیح املایی مصحف شریف، بر اساس رسمالخط شایع و رایج در میان مردم است.
در بخش نخست این نوشتار، مروری به ضرورت، اهمیت و تاریخچه رسمالخط میشود. آنگاه رسمالخط مصحف عثمانی معرفی شده و سپس، به توحید مصاحف پرداخته شده است. بعد از این، کاربرد انواع خط در قرآن صدر اسلام مطرح شده و سخنی در توقیفی یا اجتهادی بودن رسمالخط ارائه میگردد و آنگاه رابطه رسمالخط با اختلاف قرائات و توجیهاتی را که برای این اختلافات ارائه شده، بیان کردهایم. در ادامه، به بررسی مصداقی رسم مصحف عثمانی میپردازیم. مصادیقی چون: رسم همزه آخر واژه، بیان پایههای همزه، چسبیدگیهای نادرست، جداسازیهای بیمورد، هماهنگسازی تای مربوطه و مبسوطه، قاعده نگارش حروف زائد، شیوه کتابت صاد و سین، ابدال و نیز شکل نگارش الف آخر کلمه، از آن جمله است.
گفتنی است که بخش اوّل مقاله، در این شماره از فصلنامه رهآورد نور ارائه میشود و بخش دوم نیز تحت عنوان «بررسی مصداقی رسم مصحف عثمانی» به توفیق الهی در شماره آتی در معرض استفاده علاقهمندان و قرآنپژوهان عزیز قرار خواهد گرفت.
ملخص الجهاز:
گفتنی است که بخش اوّل مقاله، در این شماره از فصلنامه رهآورد نور ارائه میشود و بخش دوم نیز تحت عنوان «بررسی مصداقی رسم مصحف عثمانی» به توفیق الهی در شماره آتی در معرض استفاده علاقهمندان و قرآنپژوهان عزیز قرار خواهد گرفت.
با وجود همه مزایایی که قرآن عثمانطه دارد، متأسفانه این نسخه از نظر صحت املایی، دارای کاستیهایی است که تنها منشأ آن، نگارش بر طبق قواعد رسم مصحف عثمانی است.
اهتمام و تعصب بر رسم عثمانی، خوف از تغییر و دستکاری در نگارش به جهت حفظ از تحریف و اعتقاد به توقیفی بودن رسمالخط قرآن ـ به نظر برخی از دانشمندان اسلامی ـ همگی باعث شده است تاکنون در نشر قرآنی با ملاکهای صحیح املایی، دقیق و روان، کوتاهی و قصور شده باشد؛ به عبارت دیگر، واقعیت این است که ما مسلمانان در اصول و فنّ کتابت قرآن، با همان امکانات و بضاعت دوران صدر اسلام ماندهایم و این، بدان معناست که جامعه اسلامی از نتیجه تکامل و پیشرفت خط که همانا صحت، دقت و سلاست در قرائت قرآن کریم است، محروم مانده است.
مای مصدریه، به این کلمات متصل میشود: «حین»، «حیث»، «مثل»، «قبلَ» و ]همچنین[ «کلَّ» منصوبه، بنا بر ظرف بودن (موسوعة علوم اللغة العربیة، ج8: 21)؛ ولی در آیه «ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّ ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ» (مؤمنون: 44) ناهماهنگ با ( «يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ» (بقره: 20) کتابت شده است.