ملخص الجهاز:
"» وی در ادامه،این سؤال را مطرح میکند که:«چگونه میتوان از کسی که به نشر کتابهای ادبی میپردازد،درحالیکه در عمر خود یک رمان نیز نخوانده است،توقع داشته باشیم که اثر با ارزش را از کتابهای بیمحتوا تشخیص دهد؟!اگر نشر کتاب تخصصی شود و هر ناشر،تنها اجازه فعالیت در زمینه مرتبط با شناخت و تحصیلاتش را داشته باشد،هیچ خوانندهای برای پیدا کردن کتاب مورد نیاز خود،با مشکل روبهرو نخواهد شد.
بیسامانی این سالهای روند نشر و چاپ آثار نویسندگان جوان،باعث شده است که برخی از نویسندگان،پس از سالها نوشتن،تها صاحب یک مجموعه داستان باشند.
رئیس دانا،مدیر نشر نگاه،هم که سالیانه چند عنوان از کتابهای خود را به اینگونه آثار اختصاص میدهد،در یان باره میگوید:«لازمه رشد و رقابت در عرصه داستاننویسی این است که همه چهرهها بتوانند کارهای خود را در این زمینه عرضه کنند.
ویراستاری حرفهای را کسانی مانند مرحوم کریم امامی،کامران فانی، خرمشاهی و برخی دیگر در نشر ایران جا انداختند،و مؤسساتی که در این زمینه پیشگام بودند،انتشارات فرانکلین،بنگاه ترجمه ونشر کتاب، امیرکبیر و دیگر معدود ناشرانی که از این مفهوم چیزی میدانستند بودند؛و البته تعدادشان از انگشتان یک دست تجاوز نمیکرد.
» به اعتقاد برخی از نویسندگان و ناشران،بحث ممیزی در تاریخ نشر کتاب داستان در ایران،مسئله دیگری را موجب شده؛که آن هم پدیده انتشار کتابهای داستان و رمان در خارج از ایران است.
داستان ایرانی خارج از ایران از نخستین سالهای که داستان و رمان ایرانی در حال شکلگیری بود،برخی از این آثار،به دلایل مختلف،در داخل کشور مجال انتشار نمییافت،و مؤلفان آنها در گرجستان،ارمنستان،عثمانی،انگلستان، آلمان،افغانستان و هند،اقدام به چاپ کتابهای خود میکردند."