خلاصة:
هدف این پژوهش تحلیل ارتباط وضعیت مالی شرکت و ارزش در معرض خطر با تأکید بر نقش مدیریت ریسک میباشد. بدینجهت از اطلاعات ارزش در معرض خطر با شبیهسازی بوت استرپ بین دوره زمانی 1390 الی و 1397 و اطلاعات 138 شرکت بورس اوراق بهادار تهران برای شرکتهای نمونه آماری و معیار وضعیت مالی شرکت (معیارهای عملکرد و ریسک شرکت) و معیار مدیریت ریسک بهعنوان متغیر تعدیل گر استفاده شد. در این پژوهش از روش تحلیل ساختار که آزمون مدل خاصی از رابطه بین متغیرهاست استفاده شده زیرا که این مدل یک رویکرد جامع برای آزمون فرضیات درباره روابط متغیرهای مشاهدهشده و مکنون است نتایج آزمون فرضیهها و برازش مدل نشان داد که وضعیت مالی شرکت بر ارزش در معرض خطر تاثیر معناداری دارد و مدیریت ریسک این ارتباط را میتواند بهدرستی تعدیل کند. هر چند که معیار های عملکرد در تبیین وضعیت شرکت و همچنین ارزش در معرض خطر قدرت بالاتری داشت.
The purpose of this study is analyzing the relationship between firm financial status and value at risk by emphasizing the role of risk management. Therefore, from value at risk information with the bootstrap simulation between the period of 2012 and 2019 and information of 138 companies in Tehran stock exchange (TSE) for statistical sample companies and the company's financial status criteria (performance measures and firm risk) and management criteria, as a moderating variable firms were used. In this study, the method of structure analysis which tests a specific model of relation between variables is used because this model is a comprehensive approach to test assumptions about the relationships of the observed and latent variables. The results of the hypotheses and model fitting showed that the firm's financial status on the value at risk is significantly effective and the risk management of this connection can be properly adjusted, however, performance measures were higher power in explaining the company's status as well as the value at risk.
ملخص الجهاز:
بدين جهت از اطلاعات ارزش در معرض خطر با شبيه سازي بوت استرپ بين دوره زماني ١٣٩٠ الي و ١٣٩٧ و اطلاعات ١٣٨ شرکت بورس اوراق بهادار تهران براي شرکت هاي نمونه آماري و معيار وضعيت مالي شرکت (معيارهاي عملکرد و ريسک شرکت ) و معيار مديريت ريسک به عنوان متغير تعديل گر استفاده شد.
در اين پژوهش از روش تحليل ساختار که آزمون مدل خاصي از رابطه بين متغيرهاست استفاده شده زيرا که اين مدل يک رويکرد جامع براي آزمون فرضيات درباره روابط متغيرهاي مشاهده شده و مکنون است نتايج آزمون فرضيه ها و برازش مدل نشان داد که وضعيت مالي شرکت بر ارزش در معرض خطر تأثير معناداري دارد و مديريت ريسک اين ارتباط را ميتواند به درستي تعديل کند.
غفاري و همکاران (١٣٩٣) بررسي توان تبيين مدل هاي شبکه عصبي در سنجش ميزان ارزش در معرض خطر را انجام دادند وبيان کردند که نتايج به دست آمده بر اساس آزمون کوپيک بيان کننده آن است که شبکه عصبي فوق در سطح اطمينان ٩٩% توانست از بين ٢١ شرکت سرمايه گذاري مورد بررسي ارزش در معرض خطر ١٥ شرکت را به درستي محاسبه نمايد و در اين سطح خود را موفق نشان دهد، ولي در سطوح ديگر اطمينان قادر به پيش بيني درست نبود.
در اين پژوهش از کليه مدل هاي مبتني بر واريانس ناهمساني شرطي شامل GARCH،EGARCH ،CGARCH ،TARCH و GARCH-M و روش شبکه عصبي مصنوعي براي پيش بيني ارزش در معرض خطر پرتفويي متشکل از ٥٠ شرکت با نقدشوندگي بالا استفاده شده است .
4 Zhang 5 Bougheas and Kirman 6 Koyuncugil, & Ozgulbas 7 Early Warning System 8 kachecha&strydom 9 Philippon & Richardson 10 Abdelghany 11 Barone-Adesi 12 Giannopoulos 13 Hutton et al.