خلاصة:
هدف از انجام این پژوهش بررسی و تحلیل ترس و اضطراب در رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسنزاده است. این رمان برای گروه سنی نوجوان است؛ چرا که ترس و اضطراب یکی از علائم اختلال و ناراحتی روانی است که در آن فرد از آینده و موقعیتهای مبهم و ناشناخته میترسد. به همین دلیل این مقاله به بررسی موضوع اضطراب، علائم آن و مکانیزمهای دفاعی اشخاص مضطرب در رمان هستی اختصاص یافته است؛ زیرا این رمان جزء رمانهای دفاع مقدس و موضوع آن زمان آغازین جنگ تحمیلی ایران و عراق و بمباران شهرهای آبادان و خرمشهر و اضطراب، ترس و دلهرههای شخصیتهای داستان است. روش انجام این پژوهش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای است و نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که اضطراب و انواع علائم شناختی، بدنی، هیجانی و رفتاری ناشی از آن در رمان هستی به وضوح دیده میشود و شخصیتهای مضطرب این رمان با استفاده از دو مکانیسم دفاعی هیجانمدار و اجتنابی سعی نمودند با این حالت مقابله کنند.
The purpose of this study is to investigate and analyze fear and anxiety in Farhad Hassanzadeh's novel Existence.
This novel is for teenagers; Because fear and anxiety is one of the symptoms of mental disorder and unhappiness
in which a person is afraid of the future and vague and unknown situations. For this reason, this novel is
dedicated to examining the subject of anxiety, its symptoms and defense mechanisms of anxious people in the
novel; Because this novel is one of the novels of holy defense and the subject of that time is the beginning of the
imposed war between Iran and Iraq and the bombing of the cities of Abadan and Khorramshahr and the anxiety,
fear and apprehension of the characters of the story. The method of this research is descriptive and analytical and
using library resources and the result of the research shows that anxiety and the types of cognitive, physical,
emotional and behavioral symptoms caused by it are clearly seen in the novel of existence and personality. The
anxious characters of this novel tried to deal with this situation by using two mechanisms of excitatory and
avoidant defense.
ملخص الجهاز:
به همین دلیل این مقاله به بررسی موضوع اضطراب، علائم آن و مکانیزمهای دفاعی اشخاص مضطرب در رمان هستی اختصاص یافته است؛ زیرا این رمان جزء رمانهای دفاع مقدس و موضوع آن زمان آغازین جنگ تحمیلی ایران و عراق و بمباران شهرهای آبادان و خرمشهر و اضطراب، ترس و دلهرههای شخصیتهای داستان است.
روش انجام این پژوهش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای است و نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که اضطراب و انواع علائم شناختی، بدنی، هیجانی و رفتاری ناشی از آن در رمان هستی به وضوح دیده میشود و شخصیتهای مضطرب این رمان با استفاده از دو مکانیسمِ دفاعی هیجانمدار و اجتنابی سعی نمودند با این حالت مقابله کنند.
جیمز کالات اضطراب را، یک احساس کلی دربارۀ اتفاق خطرناکی میداند که فرد نوع و مکان وقع آن را نمیداند و شخص مضطرب در این هنگام فرار نمیکند، بلکه حتی ممکن است به آن رویداد نزدیک شود تا از خطر آن آگاهی پیدا کند (کالات، 1386: 200).
زمانی که بمباران شدید میشود، هستی و خانوادهاش به سنگری که ساخته بودند پناه میبرد ولی بمبارانهای پی در پی سبب میشود خاک روی سنگر ریخته شود در این شرایط اضطراب و نگرانی مادر که سهراب را در بغل داشت به صورت گریه و لرزیدن بروز پیدا میکند: «مامان هم میلرزید و حس میکردم دارد اشک میریزد.