خلاصة:
جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است. از میان مؤلفههای قابل توجه این جنبش «طبیعت، تخیل و کیش آزادی» انتخاب شدهاند، بررسی این سه عنصر بر اساس بسامد بالای کاربرد آنها در اشعار لرد بایرون و سمیمن بهبهانی انتخاب شده است. به اعتبارِ سویۀ ارتباطی میان این عناصر میتوان دریافت که «گرایش به طبیعت، تخیّل و کیش آزادی» نسبت به سایر عناصر رمانتیسم، دارای نقش اساسی هستند. نتیجۀ بررسی تطبیقی این مؤلفهها نشان میدهد این دو شاعر هرچند از جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و جنسیت مختلفاند، میتوان قرابتهایی یافت که ریشه در درکی مشترک از ماهیت هنر رمانتیک دارد. نتایج مقالۀ حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان میدهد که تخیل امری اساسی و پیوندیافته با سایر مؤلفههایی است که شعریت متن را ممکن میکند؛ برخلاف بایرون که علیرغم کوششهای بسیارش نمیتواند آزادی را به عنوان امری مشخص صورتبندیِ ادبی کند و انوار رنگین آزادی در شعر بهبهانی، در ستایش او از جنس زن کانونی میشود. اما رابطههای این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان میدهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب میشود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
Romanticism is an important move in the history of art and global thinking. In the present study, nature, imagination, and freedom have been selected from among the significant elements of romanticism based on the high frequency in the poems by Lord Byron and Simin Behbahani. Taking the relationship between and among these elements into account, it could be seen that the tendency towards nature, imagination and freedom play basic roles compared with the other elements of romanticism. The results of a comparative analysis of the aforementioned elements show that, although different in terms of geography, history, culture, and gender, these two poets have some things in common which stem from a common understanding of the nature of romanticism. The results of the present descriptive-analytic study indicated that imagination is a basic issue linked with other poetic elements. Unlike Byron who cannot literarily configure freedom as a specific issue despite his great efforts, freedom could be found in Behbahani’s poems admiring woman as a gender. However, the relationship between these elements in the poem of both poets similarly show that nature is an eternal source for imagination while showing freedom whereas the very imagination represents the freedom of soul and thought in romanticism.
ملخص الجهاز:
مقاله پژوهشي تحلیل و تطبیق عناصر برجستة (طبیعت، تخیل و کیش آزادی) در آثار لرد بایرون و سیمین بهبهانی با تأکید بر سویۀ ارتباطی این مؤلفهها فرزاد رستمی1 مرتضی رشیدی2 محبوبه خراسانی3 چکیده جنبش رمانتیسم تحولی مهم در تاریخ هنر و تفکر جهانی است.
اما رابطههای این عناصر در شعر هر دو عنصر مورد بررسی به شکل مشابهی نشان میدهد که طبیعت در حالی که تجلّی آزادی است، منبعی زوال نیافتنی برای تخیّل محسوب میشود، در حالی که اساساً خودِ تخیّل در شعر رمانتیک مصداقی از آزادی روح و اندیشه است.
بر اساس فرضیۀ دیگر بحث به نظر میرسد که در شعر بایرون رابطۀ میان این عناصر، خود شکلی خلاق و دینامیکی پویا را بر میسازد و اساساً خود رابطۀ میان طبیعت و آزادی یا آزادی و تخیّل را بدل به گونهای از زیباشناسی میکند؛ اما در شعر بهبهانی این رویکرد در جهت انتقال مفاهیمی است که بیرون از سه ضلع این مثلث (آزادی، تخیّل و طبیعت) قرار دارند؛ مفاهیمی مانند حقوق و آزادی زنان یا حتی بیان احساسات سرکوبشده.
با در نظر گرفتن این فرضیهها، پژوهش حاضر با مقایسه تطبیقی میان سیمین بهبهانی به عنوان یکی از شاعران مهم معاصر ایران به اعتبار درونمایههای رمانتیک اشعارش و لرد بایرون به عنوان یکی از نخستین و موفقترین شاعران دوران صدر رمانتیسم میکوشد تا قسمت کوچکی از خلأ این نوع مطالعات را پر کند.
اهمیت اساسی همین عنصر آزادی است که طبیعت را در نظر آنها به نوعی نماد از آزادی بدل میکند و ساز و کار یا مکانیسم فهم این نماد نیز بر اساس خیالورزی آنها حاصل میشود.