خلاصة:
داستان های کهن ادبیّات کلاسیک فارسی، پشتوانه ای قوی برای ادبیّات دراماتیک یا نمایشی به شمار می آیند. یکی از منابع پربار در این زمینه داستان های شاهنامه فردوسی است. قابلیّت های دراماتیک نیرومند این داستان ها، شاهنامه را به اثری بی بدیل در این عرصه مبدّل ساخته است. در میان داستان های شاهنامه، داستان نبرد یازده رخ، با عناصر دراماتیکِ نیرومند، کم تر مورد توجّه پژوهشگران عرصه ی ادبیّات داستانی بوده است و ضرورت تحقیقاتی از این دست را توجیه می کند. در این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، ظرفیّت های دراماتیک داستان نبرد یازده رخ بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ساختار دراماتیک این داستان را می توان بر اساس چهار مبحث: پیش درآمد، ساخت، درگیری و زبان، بررسی کرد. هر کدام از این مباحث در ساختار دراماتیک داستان نبرد یازده رخ بسیار پُررنگند و شکوه این شاهکار کم نظیرِ دراماتیک را در برابر دیدگان پژوهش گران این عرصه قرار می دهند.
ملخص الجهاز:
مقاله «مقايسه جنبه هاي دراماتيک داستان هاي پهلواني شاهنامه » (حنيف ، ١٣٨٠) که در آن به صورت بسيار مختصر، به يکي از عناصر دراماتيک داستان نبرد يازده رخ ، کشمکش ، اشاره شده و ساير عناصر دراماتيک در اين داستان بررسي نشده است .
در داستان نبرد يازده رخ ، اين لحظۀ شورانگيز، هنگامي آغاز مي شود که افراسياب پس از شکست از رستم در ماجراي بيژن و منيژه ، بزرگان توران را فراخواند و با آنان راز دل گشود؛ از گذشته و شکستي که در جنگ با رستم نصيبش شده بود بسيار ياد کرد، از عزم خود براي نبردي بزرگ با ايرانيان سخن گفت و از اين که هزاران هزار جنگجو از ترکان و چينيان فراهم آورده و به جنگ ايرانيان ، گسيل خواهد کرد: ز ترکان و از چينَ هزارانَ هزار کمربستگـــان ازدر کارزار، گماريم بـــر گرد ايران سپاه بسازيم با هرُ سوْي رزمگاه (فردوسي ، ١٣٩٤: ٦٩٢/٢).
نقطه اوج داستان نبرد يازده رخ که کشته شدن پيران ويسه است در حقيقت ، مصيبت يا فاجعه اين داستان نيز به حساب مي آيد؛ آرامش موّقتي که با پيمان يازده رخ ، ميان دو سپاه ايران و توران پديد آمده بود، با جنگ هاي تن به تن پهلوانان دو سپاه که بر اساس پيمان يازده رخ ، انتخاب شده بودند، از ميان مي رود و دوباره کشمکش ها در داستان شدّت مي گيرد.