خلاصة:
شاهنامهی فردوسی مجموعهای ازداستانهای کهن ایرانی است که نمونههای آن داستانها درطول
تاریخ هر بار به شکلی خاصی نمود پیدا کرده است. همچنین آن داستان هادرمتون ادبی ودینی
بسیاری از کشورها مطرح شده است که میتوان داستانها و شخصیتهای آن را با هم تطبیق داد؛
از جمله در قرآن کریم نیز داستانهایی بیان شده است که میتوان شخصیتهای درون آن داستانها
را با شخصیتهای داستانهای شاهنامه از بعضی جهات تطبیق داد. این مقاله با عنوان مقایسهی
تطبیقی داستان فریدون در شاهنامه با داستانهای قرآن به منظور آشنایی با فرهنگها و شناخت
صفات مشترک بین اشخاص داستان هاوبررسی میزان اثر پذیری داستانها از یکدیگر به مقایسهی
تطبیقی داستان فریدون درجلد ۱شاهنامه باشخصیتهای داستانها در قرآن از جمله: حضرت موسی
(ع)، ابراهیم (ع)، نوح (ع)، یعقوب (ع) و پسرانش، سلم و تور و ایرج» با هابیل و قابیل پرداخته است
و تفاوتها و شباهتهای بین داستانها در متون مختلف آورده شده ونظرات بزرگان نیز در ضمن
کار آمده است.
ملخص الجهاز:
اين مقاله با عنوان مقايسه ي تطبيقي داستان فريدون در شاهنامه با داستان هاي قرآن به منظور آشنايي با فرهنگ ها و شناخت صفات مشترک بين اشخاص داستان هاوبررسي ميزان اثر پذيري داستان ها از يکديگر به مقايسه ي تطبيقي داستان فريدون درجلد١شاهنامه باشخصيت هاي داستان ها در قرآن از جمله :حضرت موسي (ع )، ابراهيم (ع )، نوح (ع )، يعقوب (ع ) و پسرانش ، سلم و تور و ايرج ، با هابيل و قابيل پرداخته است و تفاوت ها و شباهت هاي بين داستان ها در متون مختلف آورده شده ونظرات بزرگان نيز در ضمن کار آمده است .
شايد بتوان گفت همه ي اين داستانها که دربين اقوام مشترک بوده اندبه اين دليل درقرآن نيز آمده است که براي عموم مردم ملموس ترباشدودرســهاي قرآن رابهتربياموزند؛ نويســندگان نيز جذب اين داستان ها شدند ودر نوشته هاي خود از آن بهره بردند.
داستان زندگي فريدون مانند بسياري ازداستان هاي شاهنامه بسيار زيبا وجالب است و از جهات مختلفي ميتوان با داســتان موســي(ع )، ابراهيم (ع )، نوح (ع )، يعقوب (ع ) وپسرانش ، فرزندانش را با هابيل و قابيل تطبيق دهيم .
داســتان برادران يوســف نيز که به برادر کهتر خود رشک ميورزند يادآور داستان ســلم و تور و ايرج اســت .
«عفيفي از کتاب فرهنگ نام هاي اوســتا آورده که در برخي از نوشــته ها آمده فــراز فريدون مانند جم و کاوس جدا شــد و دليل آن را چنين نقل نموده اند که :چون فريدون به ايرج پسر خود توجه بيشتر نسبت به دو پسر ديگر (سلم و تور) داشت سبب خونريزيها و کشتار و نفاق بين اقوام ايراني و توراني شد و اين امر مايه جدايي فراز او گرديد.