خلاصة:
رباعیات خیامی به عنوان نمایندۀ یک سنت فکری، در طول سالها و سدهها در گسترۀ ادب فارسی نمود و ظهور یافته است. شاعران بسیاری در این سنت حکیمانه که در تقابل با نظام اندیشگانی جبرگرا شکل گرفته بود، نقش داشتند و رباعیات بسیاری سرودند، اما در نهایت، امروزه مجموعۀ این تراوشهای ذهنی به نام حکیم خیام نیشابوری شناخته میشود. نوع اندیشهای که در قالب رباعیات خیامی طرح و شرح شده، پیوسته مورد تقلید و پیروی شاعران بسیاری از جمله محمدحسین کبریایی، شاعر برجستۀ نهبندانی بوده است. او با تدقیق در رباعیات خیامی (به عنوان متن متأخر)، به مسائل حکیمانۀ متنوعی از جمله «فلسفۀ انقلاب عالم» اشاره کرده است. در مقالۀ حاضر، با روش توصیفیتحلیلی، نمودهای این تأثیرپذیری و نوآوریهای احتمالی شاعر نهبندانی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد کلیت آنچه که در رباعیات خیامی و کبریایی تبیین و بازنمایی شده، یکسان است و تداوم همان سنت اندیشگانی در شعر کبریایی به وضوح دیده میشود، اما آنچه به رباعیات شاعر نهبندانی جلوۀ بیشتری میبخشد، استفاده از اصطلاحات بومی منطقۀ نهبندان است که به نیت ساده کردن فرایند درک مخاطبان نسبت به جزئیات مربوط به «فلسفۀ انقلاب عالم» مورد استفاده قرار گرفته است. در این رباعیات، با بهرهگیری از ابزار طنز و کاربست مؤلفههای زبانیِ عاری از تعقید و پیچیدگی، مسائل عاشقانه، تعلیمی، دینی و عرفانی منعکس شده است.
Ru'ba'yyat of Khayyami, as a representative of a tradition, has evolved throughout the centuries and years of Persian literature. Many poets in this wise tradition, formed in opposition to the deterministic thinker system, played a lot, and many morals were performed, but ultimately, the collection of these mental lesions, known as Hakim Khayyam, is called Neyshaburi. The type of thought that has been described and described in the form of Rubaiyat Khayyami has been continually imitated and followed by many poets including Mohammad Hossein Kebriayi, the prominent poet of the Nebhndani. By referring to the Ruba'iyat of Khayyami (as the later text), he has referred to various wisdom matters, including "the philosophy of the revolution of the world." In the present article, with the comparative approach and descriptive-analytical method, the manifestations of this influence and the possible innovations of the poet are considered. The results of the research indicate that the totality of what is described and represented in the Khayyami and Kebriayi are identical, and the continuity of the same tradition of scholarship in Quranic poetry is clearly seen, but what the poets of the poet give special privilege, the proper use of arrays The rhetoric is especially the likeness and metaphor and the use of indigenous terms in the Nehbandan area, which was used to simplify the process of perceiving the audience towards the details of the "philosophy of the revolution of the world.
ملخص الجهاز:
نتایج تحقیق نشان میدهد کلیت آنچه که در رباعیات خیامی و کبریایی تبیین و بازنمایی شده، یکسان است و تداوم همان سنت اندیشگانی در شعر کبریایی به وضوح دیده میشود، اما آنچه به رباعیات شاعر نهبندانی جلوۀ بیشتری میبخشد، استفاده از اصطلاحات بومی منطقۀ نهبندان است که به نیت ساده کردن فرایند درک مخاطبان نسبت به جزئیات مربوط به «فلسفۀ انقلاب عالم» مورد استفاده قرار گرفته است.
ضرورت و اهمیت تحقیق در آثار تحلیلی پیرامون رباعیات خیامی، اشارهای مبسوط و مدون به ابعاد گوناگون «فلسفۀ انقلاب عالم» نشده است، در حالی که بخش قابلتوجهی از آرای انتقادی، حکیمانه و اعتراضی خیام و همفکران او، با تکیه بر مبانی این فلسفه ذکر شده است.
روش و هدف تحقیق هدف تحقیق حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد مقایسهای انجام شده، بررسی ابعاد گوناگون فلسفۀ انقلاب عالم و کارکردهای این مقوله در رباعیات خیامی و محمدحسین کبریایی است.
برای تحقق این هدف و تبیین بهتر مطالب، ابتدا ذیل هر عنوان، زمینههای مختلف فلسفۀ مذکور در رباعیات خیامی تحلیل شده و سپس، آرای کبریایی بررسی گردیده و در نهایت، مقایسهای میان وجوه مشترک و غیرمشترک انجام شده است تا میزان نوآوری یا تقلیدی بودن سبک و سیاق فکری کبریایی مشخص شود.