خلاصة:
شعر قلندری بیانگر آخرین مرحلة تکامل احوال صوفیانه و اوج بیان اندیشههای ایشان در زبان هنر است. بیشک تنها راه شناخت تکامل احوال عارفان، تغییرات زبانی و محتوایی افکار ایشان خواهد بود. سنایی نیز همچون بسیاری از موارد دیگر آغازگر نشر این مفهوم در عرصة شعر بوده است. زبان و اندیشۀ سنایی در عرصۀ قلندریات رنگ و بویی دیگر میگیرد، زبانی بیپروا با اندیشههای نامتعارف که گویی کوششی است در جهت رسیدن به اخلاص.در این مقاله برآنیم تا به بررسی قلندریات سنایی از لحاظ محتوا بپردازیم.
Qalandari poetry represents the final stage in achieving Sufi revelations and the culmination of the Sufis’ contemplations through an artistic language. The only way to understand the peculiar evolution of mystics is no doubt to discover the linguistic and contextual changes in their thoughts. Sanaʾi is the inaugurator of this concept in the realm of poetry. His language and contemplations in composing Qalandariyyat takes an altered mode; an audacious language and such unconventional considerations as to achieve candor, an attitude of radical detachment from the world. This paper is to study the contents of Sanaʾi’s Qalandariyyat.
ملخص الجهاز:
پيشينه تحقيق : درباب انديشه قلندري تحقيقات بسياري انجام گرفته است از جمله بايد به کتاب هاي شــفيعي کدکني به نام قلندريه در تاريخ ، جســتجو در تصوف و ارزش ميراث صوفيه از زرين کوب ، بســاط قلندر و نگاهي به دنياي خاقاني از معصومه معدن کن و مقالاتي از جمله حافظ و ملامتيگري از خرمشــاهي ، قلندريات در شعر عرفاني فارسي نوشته جي .
نگاهي به درونمايه ي قلندريات سنايي مواردي که در ادامه بيان مي شود ممکن است در گونه هاي ديگري از شعر نيز مجال ظهور يافته باشند؛ اما چنانچه گفته شد آنچه از ديد سبک شناسي حائز اهميت است وجه غالب (Dominant) اين گونه مفاهيم مي تواند باشد.
يکــي از موضوعاتي که در قلندريات ســنايي نيز به وفور خود را نشــان مي دهد و بي شــک مي توان به عنوان يکي از موارد سبک شناسانه شعر سنايي مطرح شود تعريف و تمجيد فراوان وي از خرابات و مفاهيم وابســته بدان اســت .
حال اگر درونمايه هاي قلندريات ســنايي را واکاويم ، مشــاهده خواهيم کرد يکي از مواردي که وي بسيار در تعريف و تمجيد از آن دم زده ، شراب است ؛ در بيت زير سنايي دين خود را باده خواستن و چنگ نواختن مي داند و اين هر دو را طريق قلندري مي داند.