خلاصة:
پرداختن به معانی لغات و کلمات از مهمترین بخشهای درک و دریافت متن است. این زمینه در نزد قدما و دانشمندان جدید از اهمیت زیادی برخوردار بوده؛ بهطوری که دانشی با عنوان 'فقهاللغه' یا فیلولوژی در این زمینه ایجاد شده است. متون کهن گنجینهی ارزشمندی از واژگان و معانی آنهاست. در این میان، شاهنامه با توجه به قدمت آن، بهرهگیری از منابعی قدیمتر و حجم زیاد آن منبعی بسیار نفیس برای موضوع لغتشناسی محسوب میشود. در این مقاله به بررسی معانی مختلف واژهی مشهور و متداول 'بازی' در شاهنامه فردوسی پرداخته میشود. در این راستا، ابتدا شواهد شعری و ابیات استخراج و سپس دستهبندی شد. نتایج بررسی نشان داد که فردوسی واژه 'بازی' را به چهار معنای: نیرنگ و فریب؛ سهل انگاشتن و بهشوخیگرفتن؛ پوچی و بازیچگی؛ و بازی و سرگرمی آورده است. معنای اخیر خود شامل دو نوع بازی و سرگرمی کودکان و بازی بزرگسالان میشود که دارای دو کارکرد متفاوت هستند.
ملخص الجهاز:
بررسي معاني واژه ي «بازي » در شاهنامه فردوسي بهمن علامي دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي ، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامي ، شهرکرد، ايران چکيده پرداختن به معاني لغات و کلمات از مهم ترين بخش هاي درک و دريافت متن است .
با توجه به فيش هاي استخراج شده درباره واژه ي مزبور، مي توان گفت که فردوسي کلمه «بازي » را در معاني متنوعي به کار برده است .
چنانکه رواقي متذکر شده ، اين کلمه به معناي نشاط و سرگرمي در شاهنامه نيز آمده است (رواقي ، ١٣٨٣: ٢٦- ٢٧).
شاعران براي اينکه زندگي دنيوي را رد کنند و بر پارسايي و معـنويت خويش تأکيد نمايند، ادعا مي کنند که در جهان به لهو و بازي نپرداخته اند: به بازي نبردم جهان را به سر که شغلي دگر بود جز خواب و خور (نظامي ، ١٣٨٤: ٨٧) يا: جهان در چشم دانا هست بازي نباشد هيچ بازي را درازي (گرگاني ، ١٣٦٩: ١٣٧) گاهي اين مفهوم با کلمه «بازيچه » مي آيد: بازيچه شمر گردش اين گنبد بازيچ گر طفل نئي سغبۀ بازيچه چرايي ؟ (خاقاني ، ١٣٨٢: ٢٣٨) در شاهنامه گرچه کلمه «بازيچه » نيامده ، اما واژه بازي چندين بار به معناي لعب آمده است .
در خسرو و شيرين ، در داستان «ديدن خسرو شيرين را در چشمه »، در وصف پادشاه ايران آمده است : حسابي برگرفت از روي تدبير نبود آگه ز بازي هاي تقدير (نظامي ، ١٣٨٩: ٩٢) اين کاربرد معنايي براي واژه «بازي » در شاهـنامه نيز به تعداد قابل توجه ١٨ بار تکرار ِ شده است .