خلاصة:
یکی از مسائل مهمی که در تدوین برنامهریزی فضایی منطقهای در برخی کشورها مغفول مانده، توجه به آستانه تحمل سرزمین در بارگذاری فعالیتها و تراکم جمعیت است. از این رو تعیین ظرفیت برد محیطی میتواند در بهره برداری متوازن از سرزمین کمک شایانی نماید. امروزه بهرهگیری از رویکردها و روشهای مختلف ارزیابی سرزمین ازجمله ارزیابی خدمات اکوسیستمی (Ecosystem Services) به ویژه از بعد عرضه و تقاضا در تعیین توازن بهرهبرداری از سرزمین مورد توجه می باشد. بر اساس الگوی برنامهریزی فضایی منطقهای مبتنی بر عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستمی پیشنهادی، میزان عرضه خدمات اکوسیستمی برمبنای کاربری /پوشش اراضی و میزان تقاضا خدمات اکوسیستمی بر اساس فعالیتها و جمعیت منطقه تعیین و پهنه های مورد نیاز توسعه، تثبیت و بهبود از منظر کمبود یا مازاد خدمات اکوسیستمی مشخص میگردد. سپس پهنهها مورد نظر با پهنههای مستعد توسعه حاصل از ارزیابی توان اکولوژیکی تطبیق داده شده و پهنههای مناسب توسعه هر کاربری اراضی در منطقه مشخص میشود. پهنه تعیین شده به عنوان بستر، به همراه سایر موارد از جمله روندها و کلان روندها در تدوین سناریو و ارزیابی اثرات هرکدام از سناریوها بر سازمان فضایی مورد استفاده قرار می گیرد تا الگوی استقرار مطلوب جمعیت و فعالیت در منطقه مورد نظر تعیین شود. وجود یک چارچوب تلفیقی مشخص از ارتباط بین روشهای مختلف ارزیابی سرزمین باعث میشود که هم افزایی در جهت سنجش ارکان و اجزاء اصلی سیمای سرزمین به گونهای حاصل گردد که متضمن تدوین مناسب برنامهریزی فضایی منطقهای در جهت تحقق توسعه پایدار باشد.
One of the important issues that is ignored in the development of regional spatial planning in some countries is paying attention to the threshold of land tolerance in loading activities and population density. Hence, determining the carrying capacity can help in the balanced use of the land. Nowadays, the use of different approaches and methods of land evaluation, including the evaluation of ecosystem services, especially in terms of supply and demand, can be quite important in determining the balance of land use. Considering the regional spatial planning model based on the supply and demand of the proposed ecosystem services, the amount of supply of ecosystem services can be fixed according to the land use / coverage and the amount of demand for ecosystem services can be fixed with regards to the activities and population of the region and the required areas for development, and the improvements can be determined with respect to the shortages or excess of ecosystem services. Then, the considered areas are adapted to the potential areas of development resulting from the assessment of ecological potential, and the appropriate areas for the development of each land use are determined in each region. The designated area is used as the basis, along with other items, including the trends and macro trends, to formulate the scenario and evaluate the effects of each scenario on the spatial organization to determine the appropriate population settlement pattern and activity in the area. The existence of a clear assimilating framework of the relationship between the various methods of land assessment makes it possible to achieve synergy in the measurement of the main principles and components of the landscape in a way to ensure the proper formulation of regional spatial planning for the sustainable development.
ملخص الجهاز:
امروزه بهره گيري از رويکردها و روش هاي مختلف ارزيابي سـرزمين ازجملـه ارزيـابي خدمات اکوسيستمي (Ecosystem Services) به ويـژه از بعـد عرضـه و تقاضـا در تعيـين توازن بهره برداري از سرزمين مـورد توجـه اسـت .
طبقه بندي JEL: Q٥٧,Q٥٦ واژه هاي کليدي : توسعه پايدار، برنامه ريزي فضايي منطقـه اي ، عرضـه و تقاضـاي خـدمات اکوسيستم ، توازن بهره برداري از سرزمين مقدمه نگراني هاي موجود در مورد تخريب محيط زيسـت و کـاهش منـابع طبيعـي ، توسـعه پايدار را به مفهومي کليدي در سياست گذاري هاي ملي و بـين المللـي تبـديل کـرده است (٢٠٠٨ ,Vouvaki).
چگونگي بهره گيري از سنجش عرضه و تقاضاي خدمات اکوسيستمي در تعيين ظرفيت برد محيطي و استفاده از آن در تعيين پهنه هاي کاربري اراضي به عنوان بستر تدوين برنامه ريزي فضايي منطقه اي در قالب ارائه چارچوب مناسبي مورد پرسش تحقيق است .
از اين رو در اين پژوهش سعي شده است تا با ارائه چارچوبي براي سنجش عرضه و تقاضاي خدمات اکوسيستم ، عدم توازن بهره برداري از سرزمين را مشخص کرد و در برنامه ريزي فضايي منطقه اي به عنوان يک بستر از آن براي تعيين الگوي مطلوب استقرار فعاليت و جمعيت استفاده نمايد.
به نوعي توان سـرزمين همـراه بـا سـنجش عرضـه و تقاضـاي خـدمات اکوسيستمي به عنوان ابزاري براي تعيين ظرفيت برد محيطي مورد سـنجش بـوده و تعيين پهنه هاي مناسب براي کاربري اراضي بر اسـاس واقعيـت سـرزمين بـه عنـوان خروجي مهم در آن تلقي مي شود و يکي از ورودي هاي اصلي مدل پوياي فضـايي در برنامه ريزي فضايي محسوب مي شود.