خلاصة:
اجرای عدالت، هدف نهایی هر دادرسی، و دادرسی عادلانه از شاخصههای مهم در سنجش توسعه اجتماعی و قضایی هر جامعه میباشد. لذا، از دیرباز توجه به ساز و کارهای لازم برای تضمین و تامین این مهم امری ضروری بوده است. گرچه در فصل خصومت، اصل بر لزوم حضور طرفین دعوا در جلسه دادرسی است، گاهی پایندی بی قید و شرط به این اصل خود موجب تضییع حقوق افراد میشود. زیرا ممکن است یکی از طرفین دعوا خود را از دسترس طرف دیگر و مجریان عدالت مخفی نموده، موجبات ناامنی، بی اطمینانی و عدم رضایت از دستگاه قضا را فراهم آورد. با توجه به این امر، در اسلام و در نظام حقوقی رومی-ژرمنی، بر خلاف نظام کامن لا، دادرسی غیابی با هدف ایجاد امنیت و ممانعت از تضییع حقوق افراد پذیرفته شده است. ممنوعیت دادرسی غیابی در نطام کامن لا ناشی از به کارگیری شیوه دادرسی ترافعی در محاکمات این نظام حقوقی است، بر خلاف نظام رومی- ژرمنی که دادرسی به صورت تفتیشی انجام می شود. در نظام تفتیشی جمع آوری ادله به عهده مقام قضایی گذاشته می شود، بنابراین در هنگام آغاز روند محاکمات دادگاه مدارک توجیهی به نفع متهم را نیز در دست دارد.فقها جهت اثبات جواز دادرسی غیابی به روایات و احادیث نیز استناد کرده و برای آن شرایطی قائل شده اند. از جمله شرایط حق الناس بودن مساله مورد دعوا می باشد. لذا در حق الله و مجازات ها حدی حکم غیابی نافذ نیست.
Justice execution is the ultimate aim of any trail and fair trial is one of the most important criteria to measure social and judicial development of any society. Hence, it was seen necessary from long time to resent needed mechanisms to guarantee it. Although the principle of conflict and hostility between people has been always accompanied with the principle of parties’ attendance in trial, sometime unconditioned obligation to this principle cause negating people’s rights since one party may hide from another party or justice executors and causes insecurity, distrust and dissatisfaction from judicial system. To this end, in Islamic and even in Roman – German law system, in contrary to Common Law, trial in absentia accepted to establish security and to prevent people’s right denial. The forbidden of trial in absentia in Common Law is due to use adversary trial while it is investigatoryt in Roman – German system. In investigatory system, judicial authority should gather evidences. Therefore, when the procedure starts, the court has relevant evidence in the interest of defendant. Islamic jurisprudents have allowed trial in absentia conditionaly based on narratives when the the issue concerns the people's righse. There is no absent verdict on the right of Allah and punishment.
ملخص الجهاز:
روايات مشعر بر ضرورت استماع دفاع مدعي عليه (عدم جواز حکم غيابي ) با وجود رواياتي که صدور حکم غيابي را بطور مطلق تجويز نموده اند در مقابل رواياتي از جمله روايت محمدبن مسلم ، روايت ابوموسي اشعري، روايت منقول از حضرت علي (ع ) نيز وجود دارد که حاکي است قاضي مجاز به صدور حکم نمي باشد مگر اين که مدعي عليه را احضار و دفاعيات او را شنيده باشد که در اين ارتباط به روايت منقول از پيامبر اسلام (ص ) اشاره ميشود: از حضرت رضا عليه السلام از علي ابن ابيطالب عليه السلام نقل شده است که پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلم چنين فرموده است : ١.
براين اساس ميتوان گفت از اين روايت و مانند آن ممنوعيت صدور حکم غيابي مستفاد نميشود بلکه الزاما بايد براي صدور حکم شخص مدعي عليه نيز به دادرسي دعوت شود بديهي است در صورت امتناع و استنکاف از حضور، صدور راي با وجود ادله و بينه کافي، مشکلي نخواهد داشت .
در هر صورت چه نظرات و فتاواي فقها مستقيما مستند به روايات باشد که برخي از آنه قبلا ذکر شد و چه استنباط آنها از ادله احکام موجب ابراز نظريه در مورد تجويز حکم غيابي باشد در بين آنها فتاوايي وجود دارد که ذيلا به بعضي از آنها اشاره ميشود: - شهيد اول در ارتباط با حکم غيابي چنين ابراز نظر نموده است : کسي که در مجلس قضاوت و در جلسه دادرسي حاضر نباشد حکم عليه او صادر مي شود (شهيد اول ، ١٣٧٤: ٨٢.