خلاصة:
محمود دولتآبادی از نویسندگان پرآوازة معاصر است که در آثار داستانی و نمایشی خود با دیدگاهی واقع گرایانه به بررسی معضلات و مشکلات جامعه پرداختهاست و گاه برای به تصویر کشیدن معضلات اجتماعی از موقعیتهای طنزآمیز سود جسته است. طنز موقعیت طنزی برگرفته از تصویرها، تصورها و مفاهیم است که میتواند آمیزهای از رفتار، موقعیت، صحنه و گفتار باشد. در تحقیق حاضر تلاش میشود تا شگردهای ایجاد موقعیتهای طنزآمیز در داستانها و نمایشنامههای دولتآبادی با تکیه بر دو اثر داستانی و دو اثر نمایشی، بررسی و مقایسه شوند. با تفحص در موقعیتهای موجود در چهار اثر میبینیم که عامل کلیدی ایجاد موقعیتهای طنزآمیز در شبکه ارتباطی بین آنها آن-هاست که علاوه بر خندهانگیزی با ظرافت سیستم فرهنگی یا سیاسی جامعه را به سخره میگیرند. مهمترین موضوعاتی که نویسنده در قالب موقعیتهای طنزآمیز به آنها توجه دارد عبارتنداز: معضلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بی-عدالتی و وجود فساد در بین ارگانهای مختلف اداری.
Irony of situation is result from phantasms, imaginations and concepts that it will be made of elements are service the situation. This sort of irony has an especial place in Fiction and dramas. Dolat Abadie’s story and Dramas have an especial position in fiction. Because of critical language and authority of Theme’s writer in demonstration of specific problems. Personification, scene, plot and actions in this works have potential power for Irony of situation and Grotesque showing. Therefore we endeavor to indicate all kinds of ironical situation and Grotesque in this research, methods of creating them and Theme’s social reflections. With deliberation in this works we see that Characterization and Comic actions are the dominant factor of creation of situational irony. This case is more dominant in drama. Plot. And network of communication between Characters have important roles in ironical behavior action, situation, scene and dialogue. But character’s situation is the pivotal point and other formation. Moreover satirize Management system. The Most important subjects that are writer’s purpose are: cultural and Jeopardy of Society, Modernism, lack of justice and exist of corruption in diverse class in society
ملخص الجهاز:
زيرا اثر مدون و مختص به اين حوزة ادبي اندک است دو پاياننامه در اين زمينه عبارتند از: «تحليل طنز موقعيت در نمايشنامه هاي دوره طلايي نمايشنامه نويسي در ايران »(١٣٩١)، از سولماز معيني و دکتر احمد رضي و دکتر رضا چراغي و « بررسي طنز موقعيت در آثار آلن ايکبورن ( ١٣٨٨)»، از مريم حبيبي و دکتر بهزاد قادري.
در شبکه ارتباطي شخصيت هاي حاضر در محيط نمايشنامۀ «تنگنا»،اين امر که در ظاهر همه در يک مجموعه هستند اما در واقع هيچ کدام زبان هم را نميفهمند و مهم تر از اين تمام افراد خانه به هم کاملا بياعتماد هستند صحنه هاي خنده آوري ساخته است ؛ رفتار مردان حاضر در صحنۀ نمايشنامه که سعي ميکنند همسر يا خواهر خود را از ديد مردان مجموعه دور نگه دارند جالب توجه است و موجب ايجادموقعيت هايي همراه با کشمکش و شبکه ارتباطي کميک ميشود.
با توجه به اين امر برخي از شگردهاي بارز ايجاد طنز موقعيت در چهار اثر مورد نظر را ميتوان در گروه - هاي زير جاي داد: ٢.
١. ارزش هاي وارونه در اثناي برخي از داستان ها و نمايشنامه ها به صحنه هايي برميخوريم که در آن ها يک يا چند تن از شخصيت ها براي چيزي ارزش گذاري ميکنند که در واقع قابليت اين امر را ندارد.
آنچه از بررسي نمود اين تکنيک ها در آثار مورد بررسي به دست آمده است ، بسامد بالاتر تکنيک هاي طنز موقعيت در نمايشنامه ها، به ويژه نمايشنامۀ تنگنا نسبت به داستان هاست .