خلاصة:
پژوهش حاضر به ادبیات عامیانه کردی میپردازد. ادبیات عامیانه، آن بخش از متون نظم و نثری است که به صورت مکتوب و یا شفاهی در میان مردم عامی نسل به نسل و سینه به سینه به آیندگان رسیده و حامل افکار و باورها و احساسات و تخیّلات و پندها و سرگرمیها و ... است. این گونهی ادبی نشان دهندۀ روح تپندۀ ملتها در طول قرون بوده و همواره منشأ ادبیات رسمی و منشیانه بوده است. با این تفاوت که اگر ادبیات رسمی نتواند به خوبی فرهنگ مردم را نشان دهد، ادبیات عوام به خوبی از عهدۀ آن بر میآید و در لابه لای گونههای ادب عوام روح منتشر ملت هویدا میشود. این پژوهش که به صورت کتابخانهای و با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده، درپی شناساندن مجمل و مختصر ادبیات عامیانه کردی است. به همین منظور تلاش شده با استفاده از منابع مورد اعتماد، توصیف موجز و معتبری از آن به دست داده شود. همچنین پژوهشِ حاضر این نتیجه را میدهد که همۀ انواع ادب عامه، محل خوبی برای مطالعه و بررسی فرهنگها، باورها، شادیها، غمها، افکار و اخلاق مردمانِ کرد در گذشتههای دور تا امروز است.
ملخص الجهاز:
همچنين پژوهش حاضر اين نتيجه را ميدهد که همۀ انواع ادب عامه ، محل خوبي براي مطالعه و بررسي فرهنگها، باورها، شاديها، غمها، افکار و اخلاق مردمان کرد در گذشته هاي دور تا امروز است .
آثار آنها از طرفي گردآوري و از دسته اول پژوهشهاي ادب عامه است و از طرف ديگر، ميتواند جزو پژوهش هاي دستۀ دوم باشد که به بررسي و تحليل ادبيات عاميانه نيز دست يازيده اند.
به علاوه در اين اواخر، هاشم سليمي نيز چند اثر در فرهنگ و ادبيات عاميانۀ کردي و اسماعيل شمس ، در چند مقالۀ دانشنامه اي، به ادب عاميانه پرداخته اند.
اين واژه در زبان فارسي به معني قصه ، حکايت ، افسانه و سرگذشت به کار رفته است و در ادبيات ، اصطلاحي عام به شمار ميآيد که از يک سو شامل صور متنوع قصه ميشود و از سوي ديگر انشعابات مختلف ادبيات داستاني، از قبيل داستان کوتاه ، رمان ، داستان بلند و ديگر اقسام اين شاخه از ادبيات خلاق را دربر ميگيرد (داد، ١٣٨٠: ١٢٦) و در معني خاص ، داستان ، نقل واقعه اي است که به نحوي تابع توالي زمان باشد (همان جا).
در افسانه هاي کردي آمده است که روح اهريمني (= ديو) در ماه رمضان در پشت کوه قاف به زنجيره کشيده شده تا مردم در اين ماه از بدي و انجام هر نوع فعل بد آسوده بزيند.
حکايتها و روايتهاي حماسي در ميان تودة مردم نيز نفوذ پيدا کرده است ؛ يکي از اين حکايتها، داستان رستم زال است که شکل تغيير يافتۀ آن را خانم رودنکو در مجموعه افسانه هاي کردي نقل کرده است .