خلاصة:
لفظ «آداب» را از گذشته تا کنون در معانی گوناگون به کار بردهاند. بررسی منابع حاکی از تسامح در کاربرد این لفظ و خلط مبحث آن با مباحث ادبیات و اخلاق است. در این مقاله کوشیدهایم تا با مطالعه منابع مرتبط و اتکا و استناد به اسناد، استدلال و تحلیل، هر یک از اصطلاحات فوق را تعریف کرده، به طور ویژه تفاوت آداب را با اخلاق تبیین نماییم. برپایه آنچه به دست آوردیم، توانستیم وجوه متعددی از تفاوتهای آداب را با اخلاق فهرست نموده شرح دهیم؛ به گونهای که با اتکا به دستاوردهای این پژوهش میتوان به شیوهای علمی به بیان وجوه اشتراک و افتراق آداب و اخلاق دست یافت، به اختصار میتوان گفت که از جمله نتایج این تحقیق تبیینی روشنتر از آداب، ادبیات و اخلاقیات است با این توضیح که آداب مبتنی بر عرف و ادبیات مبتنی بر هنر و اخلاقیات مبتنی بر فطرت الهی آدمی است. واژگان کلیدی: آداب، ادبیات و اخلاق
The word of "ceremony" has been used in differentmeanings since the past. The study of the sources of tolerance in the use of this word and its confusion is the subject of literature and ethics. In this paper, we have tried to explain each of the above terms by exploring the sources of relational, reliant, and cited documents, reasoning, and analysis, specifically explaining the difference in ethics. Based on what we have achieved, we have been able to describe various aspects of the differences of customs with ethics, in such a way that, based on the achievements of this research, one can find a scientific way of expressing the ways of sharing and differentiating morality and morality. It can be said briefly that the results of this research are a clearer explanation of customs, literature, and ethics, with the explanation that custom is based on art and ethics based on the divine nature of man.
ملخص الجهاز:
رابطه آداب و ادبيات با اخلاقيات 1 غلامعلي زارع (نويسنده مسئول ) دانشيار دانشگاه علوم پزشکي گلستان - معاونت آموزشي 2 احمد ديلمي دانشيار دانشگاه قم مقدمه درباره «ادب » و معاني، تعاريف و ابعاد آن از گذشـته تـا کنـون ديـدگاه هـاي گونـاگون و گهگـاه متناقض وجود داشته است و صاحب نظران ، کتابها و مقالات بسيار در اين زمينه نگاشته انـد کـه بـا ايـن همه هنوز لفظ «ادب » به طور مشترک براي مفاهيمي به کار مي رود که آن مفاهيم بعضا براي خود واژه اي خاص دارند؛ مانند به کار بردن «ادب » در مفهوم شيوه اي خاص و هنرمندانه در گفتار و نوشتار کـه به انواع آرايه هاي بياني آراسته است يا «ادب » در معناي عـام و فراگيـر کـه کتـب تـاريخ ادبيـات را در دوران معاصر، عمدتا برپايه آن تأليف کـرده انـد و ديگـر، «ادب » در معنـاي «حسـن سـلوک» يـا «ادب نفس » که به «اخلاق » نزديک و شبيه مي شود؛ اما نمي توان آن را با «اخلاق » يکسان دانست .